کتابجت: خلاصه داستان “ساندار پیچای”… تئوری سوسک!!

داستانی در این رابطه وجود دارد که منسوب به “ساندار پیچای” است.

“ساندار پیچای”،یک مهندس و مدیر اجرایی هندی تبار در حوزه‌ی فناوری
اطلاعات است که از دهم آگوست ۲۰۱۵ به عنوان مدیر عامل اجرایی شرکت “گوگل”انتخاب شد.

این داستان را “ساندار” در سخنرانی خود در گوگل بیان کرده است و
“تئوری سوسک در توسعه‌ی شخصی” از آن نشأت می‌گیرد:

در یک رستوران، یک “سوسک” ناگهان از جایی پر میزند و بر روی
یک خانم می‌نشیند.
آن خانم از روی ترس شروع به فریاد می‌کند.
وحشت زده بلند می‌شود و سعی ‌می‌کند با پریدن و تکان دادن دست‌هایش، “سوسک” را از خود دور کند.
واکنش او مُسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت زده می‌شوند.
بالاخره آن خانم موفق می‌شود سوسک را از خود دور کند.
“سوسک” پر میزند و روی خانم دیگری که آن نزدیکی بود، می‌نشیند.
این بار نوبت او و افراد نزدیکش می‌شود که همین حرکت‌ها را تکرار کنند!
“پیشخدمت” به سمت آن‌ها می‌دود تا کمک کند.
در اثر واکنش‌های خانم دوم، این بار “سوسک” پر می‌زند و روی”پیشخدمت” می‌نشیند.
پیشخدمت محکم می‌ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه
می‌کند.
زمانی که مطمئن می‌شود،”سوسک” را با انگشتانش می‌گیرد و به خارج
رستوران پرت می‌کند.

درحالی‌که قهوه‌ام را مزه مزه می‌کردم، شاهد این جریان بودم و ذهنم درگیر این موضوع شد.
آیا “سوسک” باعث این رفتارِ “هیستریک” شده بود؟
اگر این‌طور بود، چرا “پیشخدمت” دچار این رفتار نشد؟
چرا او تقریباً به شکل ایده‌آلی این مسئله را حل کرد، بدون این‌که آشفتگی
ایجاد کند؟

این “سوسک” نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانم‌ها شده بود،
بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با “سوسک” موجب ناراحتی‌شان
شده بود.

من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی‌ام می‌شود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که مرا ناراحت می‌کند.

این ترافیک بزرگراه نیست که مرا ناراحت می‌کند، این ناتوانی من در
برخورد با این پدیده ‌است که موجب ناراحتی‌ام می‌شود.

من فهمیدم در زندگی نباید”واکنش” نشان داد، بلکه باید “پاسخ” داد.
آن خانم‌ها به اتفاق رخ داده “واکنش” نشان دادند، درحالی‌که “پیشخدمت”، “پاسخ” داد.
“واکنش”ها همیشه غریزی هستند، درحالی‌که “پاسخ”ها همراه با تفکرند!

این مفهوم مهمی در فهم زندگی است.

آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگی‌اش
درست است؛
او به این خاطر خوشحال است که “دیدگاهش” نسبت به مسائل درست است…!!

1001packi
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *