خبرنامه الکترونیکی گزارش افتتاحیه
«انجمن مطالعات رواندرمانی ایران»
صاحب امتیاز: انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
شماره 1 بهار 99
iranpsa.ir
@Psychotherapyir @iranpsa
|
وبسایت انجمن:
تلگرام انجمن: اینستاگرام انجمن: |
فهرست
اساسنامه انجمن مطالعات رواندرمانی ایران………………………………………………………………. 5
فصل اول – كليات و اهداف……………………………………………………………………………………………… 5
فصل دوم – وظايف و فعاليتها:………………………………………………………………………………………… 6
فصل سوم – انواع و شرايط عضويت…………………………………………………………………………….. 7
فصل چهارم – اركان انجمن…………………………………………………………………………………………… 9
فصل پنجم – گروه هاي علمي انجمن………………………………………………………………………… 13
فصل ششم – بودجه و مواد متفرقه……………………………………………………………………………… 13
عضویت در انجمن مطالعات رواندرمانی ایران………………………………………………………… 48
اولین کنگره ملی مطالعات رواندرمانی……………………………………………………………………….. 50
پیشگفتار
در سال 1368 جنگ تحمیلی به پایان رسید، آثار و عوارض روانی آن، ضرورت داشت از حرفه روانشناسی و مشاوره جهت خدماترسانی به مردم استفاده شود؛ جمعی از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه تربیت مدرس با ابتکاری خلاقانه پیشنهاد تأسیس مراکز خدمات روانشناسی و مشاوره شاهد را به بنیاد شهید انقلاب اسلامی ارائه دادند، که مورد موافقت مسئولین وقت این نهاد انقلابی قرار گرفت؛ عملکرد مثبت مراکز خدمات روانشناسی و مشاوره شاهد موجب شد حدود 150 نفر از اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دکتری روانشناسی در سال اول جذب مراکز شوند و در آن زمان خونی در رشتههای روانشناسی و مشاوره دمیده شود. در واقع مبدا تاریخ نوین حرفه ای شدن رشته از اینجا آغاز شد،این مراکز به عنوان مدلی موفق برای سایر نهادها از جمله وزارت ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی بر حسب جمعیت هدف خود، مراکز را تأسیس نمایند. این حرکت زیربنایی مشوقی شد تا پیشکسوتان رشتههای روانشناسی و مشاوره به فکر ساماندهی رشتههای روانشناسی و مشاوره برآیند. دکتر شاملو طرحی را تحت عنوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره آماده نمود، با دانشجویان خود در کلاسهای درس از حرفهای شدن رشته وطرح خود سخن میگفت بالاخره براساس زمینههای ایجاد شده، طرح سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در مجلس ششم در سال 1382 تصویب گردید. بطوریکه در کوتاه زمان اقبال عمومی به رشتههای روانشناسی و مشاوره افزایش یافت؛ اکنون گفته میشود بیشاز 250 هزار فارغالتحصیل و دانشجوی رشتههای روانشناسی و مشاوره در دانشگاههای سراسر کشور مشغول به فعالیت هستند. سازمان نظام روانشناسی و مشاوره براساس کمیسیونهای پانزدهگانه روانشناسی (بالینی، عمومی، تربیتی، ورزشی، کودکان استثنائی، روانسنجی، سلامت، شناختی، بالینی کودک، نظامی ،صنعتی سازمانی) و مشاوره (خانواده، توانبخشی، شغلی و تحصیلی) پروانه اشتغال به دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر اعطاء مینماید. سردرگمی فارغالتحصیلان از یک طرف و همچنین دارندگان پروانه که خود را مجاز میدانند در حیطه رشته مربوطه هر مداخلهای را بنمایند. ضرورت دارد، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره هر چه سریعتر به سمت مرز صلاحیت حرفهای رشته گامهای مؤثری بردارد. اکنون ما در موقعیتی قرار گرفتهایم که مجبوریم رشته را به سمت تخصصی شدن سوق دهیم. اصرار به تأسیس انجمن رواندرمانی ایران ناشی از این ضرورت تاریخی است. اما متأسفانه در دریافت مجوز ” انجمن” با مشکلاتی مواجه شدیم؛ اما برای رسیدن به هدف خود که تخصصی شدن رشته میباشد، در شرایط کنونی با دریافت مجوز انجمن “مطالعات رواندرمانی ایران” موافقت نمودیم تا در موقع مقتضی مجوز قبلی را مجدداً احیا نمائیم. رواندرمانگر کسی است که دوره تخصصی رواندرمانگری را گذرانده باشد. در سایت انجمن بیشاز 50 رویکرد درمانی قید شده است. از تمام روانشناسان، مشاوران و دانشجویان میخواهیم یک یا دو رویکرد را انتخاب نمایند و به طور تخصصی کار نمایند. ما تلاش مینمائیم دورههای تخصصی را با همکاری دانشگاههای خارج و داخل کشور دایر نمائیم. ” انستیتو رواندرمانی” جهت دورههای حرفهای تأسیس نمائیم؛ رویکردهای درمانی را به نقد اندیشمندان این رشته بگذاریم و پروتکلهای درمانی را اعتباربخشی نمائیم. آزمونهای روانشناختی را نیز ساماندهی نمائیم. تا دانشجویان و دانشپژوهان این رشته مرز تخصصی و علمی را از تجارت و سودجویی جدا نمایند. هرچند مسأله “ویروس کرونا” موجب شد برنامههای انجمن به تأخیر بیافتد؛ اما با استقبال شگفتانگیز از این انجمن شک نداریم در آینده خلاء موجود در تخصصی شدن رشته را جبران خواهد نمود.
بنابراین ضروت دارد؛ همه جامعه روانشناسی و مشاوره همت نمایند انجمن را برای رسیدن به اهداف خود کمک نمایند؛ از طریق سایت انجمن عضو انجمن شوید و دپارتمان تخصصی خود را انتخاب نمائید؛
به امید رسیدن به آرزوهای بزرگ
برای عضویت در انجمن وارد سایت iranpsa.ir
شوید و گزینه عضویت را انتخاب نمایید.
اساسنامه انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
Iranian Psychotherapy studies Association (IRPSA)
فصل اول – كليات و اهداف
ماده 1: به منظور گسترش و پيشبرد و ارتقاء علم روانشناسی و توسعه كيفي نيروهاي متخصص و بهبود بخشيدن به امور آموزشي، پژوهشي و حرفهای در زمينههاي مربوط به تشخیص، سنجش بالینی و بویژه تخصص رواندرمانی، «انجمن مطالعات رواندرمانی ایران» كه از اين پس در اين اساسنامه انجمن ناميده ميشود، تشكيل ميگردد.
ماده 2: موضوع انجمن: انجمن، بنیادی غیرانتفاعی است و در زمينههاي علمی، پژوهشي، کاربردی، خدماتی، نظارتی و حرفهای و فنی فعاليت ميكند و از تاريخ ثبت داراي شخصيت حقوقي است و رييس هیئتمدیره آن نماينده قانوني انجمن است.
ماده 3: دفتر مركزی «انجمن مطالعات رواندرمانی ایران» ؛
در ایران- تهران- سعادتآباد- خیابان سعادت آباد-خیابان 27-پلاک4- واحد6 ، واقع است
و پس از موافقت كميسيون انجمنهاي علمي ميتواند در تمام شهرهای ایران و نیز شعباتی در خارج کشور که به تصویب هیأت موسس خواهد رسید تشكيل دفتر و شعبه دهد.
تبصره: هيئت مديره ميتواند در صورت لزوم نسبت به تغيير نشاني مركز اصلي انجمن اقدام كند به شرط آنكه موضوع در روزنامه رسمي كثيرالانتشار اعلام شود و كتباً به اطلاع كميسيون انجمنهاي علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري برسد.
ماده 4: انجمن از تاريخ تصويب اين اساسنامه براي مدت نامحدود تشكيل ميشود و ملزم به رعايت قوانين جمهوري اسلامي ايران و شئونات رفتار حرفهای اسلامی است.
ماده 5: ماده 5- به منظور نيل به اهداف مذكور در ماده (1) اين اساسنامه، انجمن اقدامات زير را به عمل خواهد آورد:
1-5-ایجاد و تحکیم روابط علمی و تحقیقاتی در سطح ملي و بينالمللي بین محققان و متخصصاني كه به گونهای با علم رواندرمانی سروکار دارند.
2-5-همكاري با نهادهاي اجرايي، حاکمیتی، علمي و پژوهشي در زمينه ارزيابي و بازنگري طرحها و برنامههاي مربوط به امور آموزش و پژوهش در زمينه علمي موضوع فعاليت انجمن.
3-5- ترغيب و تشويق دانشجویان، پژوهشگران و تجليل از محققان و استادان ممتاز در زمینه رواندرمانی .
4-5- ارائه خدمات آموزشي و پژوهشي
5-5- تشکیل گردهماييهاي علمي در سطح ملي، منطقهاي و بينالمللي
6-5- انتشار كتب و نشريات علمي با نام اختصاصی انجمن رواندرمانی ایران
7-5-برگزاری دورههای آموزش حرفهای به منظور توانمندسازی رواندرمانگران (روانشناسان، مشاوران و روانپزشکان)
8-5-برگزاری دورههای فلوشیپ و پسا دکتری برای روانپزشکان، روانشناسان و مشاوران.
9-5- برگزاری جشنواره، کنگره، سمپوزیوم و نشستهای علمی-تخصصی و دورههای تخصصی بازآموزی
ماده 6- انواع و شرایط عضویت در انجمن عبارت است از:
1-6- عضويت پيوسته:
مؤسسان انجمن و كليه افرادي كه حداقل داراي درجه كارشناسي ارشد در رشته روانشناسی و رشتههاي مرتبط با رواندرمانی (مانند مشاوره) و تخصص روانپزشکی باشند، ميتوانند به عضویت پيوسته انجمن درآيند.
2-6- عضويت وابسته:
افرادی که دارای شرایط زیر هستند میتوانند به عضویت وابسته انجمن درآیند.
الف- کلیه کسانی که دارای درجه کارشناسی در یکی از رشتههای مذکور در بند 1-6 باشند.
ب- کلیه افرادی كه داراي درجه كارشناسي هستند و مدت 5 سال به نحوي در يكي از رشتههاي مذكور در بند 1-6 شاغل باشند.
3-6- عضويت دانشجويي:
كليه دانشجوياني كه در رشتههاي روانشناسی به تحصيل اشتغال دارند.
4-6- عضويت افتخاري:
شخصيتهاي ايراني و خارجي كه مقام علمي آنان در زمينههاي روانشناسی، علوم تربیتی، علوم رفتاری و روانپزشکی و سایر علوم حائز اهميت خاص باشد و يا در پيشبرد اهداف انجمن كمكهاي مؤثر و ارزندهاي نموده باشند.
5-6- اعضاي مؤسساتي (حقوقي):
سازمانهايي كه در زمينههاي علمي و پژوهشي مربوط فعاليت دارند ميتوانند به عضويت انجمن درآيند.
تبصره 1- افرادی که داراي درجه كارشناسي در يكي از رشتههاي مذكور در بند 1-6 ميباشند با تصويب هیئتمدیره میتوانند به عضويت پيوسته انجمن درآيند.
تبصره 2- اعضاء افتخاری کلیه مزایای اعضاء پیوسته انجمن به جز حق انتخاب شدن به عضویت هیئتمدیره را دارا هستند.
تبصره 3- اعضاء مؤسساتي به مثابه عضو وابسته انجمن محسوب ميشوند.
ماده 7- هر يك از اعضا سالانه مبلغي را كه ميزان آن توسط مجمع عمومي تعيين ميگردد، به عنوان حق عضويت پرداخت خواهد کرد.
تبصره 1- پرداخت حق عضويت هيچگونه حق و ادعايي نسبت به دارايي انجمن براي عضو ايجاد نميكند.
تبصره 2- اعضاي افتخاري انجمن از پرداخت حق عضويت معاف هستند.
تبصره 3- اعضای هیئت موسس انجمن به صورت دائمی از پرداخت حق عضويت معاف هستند.
ماده 8- عضويت در يكي از موارد زير خاتمه مييابد:
1-8- استعفاي كتبي.
2-8- عدم پرداخت حق عضويت سالانه.
3-8-نظر هیئت موسس مبنی بر عدم صلاحیت فرد برای ادامه عضویت.
ماده 9: اركان اصلي عبارتند از:
الف: مجمع عمومي ب: هيئت مديره ج: بازرس
الف: مجمع عمومي
ماده 10 : مجمع عمومي از گردهمايي اعضاي پيوسته به صورت عادي يا فوقالعاده تشكيل ميشود.
1-10- مجمع عمومي عادي سالي يكبار تشكيل ميشود و با حضور يا رأي كتبي نصف به علاوه يك كل اعضاي پيوسته انجمن رسميت مييابد و تصميمات با اكثر آراء معتبر است.
2-10- مجمع عمومي فوقالعاده در مورد ضروري با دعوت هيئت مديره يا بازرس (بازرسان) و يا با تقاضاي كتبي يك سوم اعضاي پيوسته تشكيل ميشود.
3-10- در صورتيكه در دعوت نخست جلسه مجمع عمومي رسميت نيافت جلسه دوم به فاصله حداقل بيست روز بعد تشكيل ميشود و با تعداد حاضر در جلسه رسميت خواهديافت. در ضمن اخذ آراء ميتواند بصورت مکاتبه ای ـ براساس آييننامهاي كه توسط هيئت مديره تدوين ميشود ـ انجام شود.
تبصره 1: دعوت براي تشكيل مجامع عمومي بهصورت كتبي يا آگهي در روزنامه كثيرالانتشار است و بايد حداقل پانزده روز قبل از تشكيل مجمع به اطلاع اعضاي پيوسته برسد.
تبصره 2: يكسوم اعضاي پيوسته ميتوانند مستقيماً اقدام به دعوت براي تشكيل مجمع عمومي فوقالعاده نمايند مشروط بر اينكه هيئت مديره و نيز بازرس انجمن به تقاضاي ايشان پاسخ منفي داده باشد و در چنين حالتي، ايشان بايد در آگهي دعوت به عدم اجابت درخواست خود، توسط هيئت مديره يا بازرس تصريح نمايند.
تبصره 3: درصورت تحقق تبصره فوق، دستور جلسه عمومي منحصراً موضوعي خواهدبود كه در تقاضانامه ذكر شدهاست.
تبصره 4: شرايط تشكيل مجمع عمومي فوقالعاده همانند شرايط تشكيل مجمع عمومي عادي است و تصميمات با دو سوم آراء معتبر است.
ماده 11: وظايف مجامع عمومي
الف –مجمع عمومي عادي
- انتخاب اعضاي هيئت مديره و بازرس (بازرسان درصورت وجود بيش از يك بارزس اصلي)
- تصويب خط مشي انجمن
- بررسي و تصويب پيشنهادات هيئت مديره و بازرس (بازرسان)
- تعيين ميزان حق عضويت
- عزل هيئت مديره و بازرس (بازرسان)
- بررسي و تصويب ترازنامه و صورتحساب درآمدها و هزينههاي سال مالي گذشته و بودجه سال آتي انجمن.
ب – مجمع عمومي فوقالعاده
- تصويب تغييرات در مفاد اساسنامه
- تصويب انحلال انجمن
تبصره 1: جلسات مجامع عمومی عادی و فوق العاده با حضور نماینده تام الاختیار کمیسیون انجمنهای علمی ایران رسمیت می یابد.
تبصره 2: مجامع عمومي توسط هيئت رئيسهاي مركب از يك رييس، يك منشي و دو ناظر اداره ميشوند.
تبصره 3: اعضاي هيئت رييسه با اعلام و پذيرش نامزدي خود در مجمع انتخاب ميشوند.
تبصره 4: اعضاي هيئت رييسه نبايد از بين كساني باشند كه خود را در انتخابات هيئت مديره و بازرس كانديدا كردهاند.
پ– هيئت مديره
ماده 12: هيئت مديرة انجمن مركب از 12عضو اصلي و 2 عضو عليالبدل است. كه هر 5 سال يكبار با رأي مخفي از ميان اعضاي پيوسته انجمن انتخاب ميشوند.
1-12- هيچيك از اعضا نميتوانند بيش از دو دوره متوالي به عضويت هيئت مديره انتخاب شوند.
2-12- حداكثر دو عضو مشمول بند (1-12) در صورت كسب بيش از 3 آراء حاضرين در جلسه مي توانند براي يك دوره ديگر به عضويت هيئت مديره درآيند.
3-12- عضويت در هيئت مديره افتخاري است.
4-12- هيئت مديره حداكثر تا 40 روز پس از انتخاب شدن تشكيل جلسه داده و با رأي كتبي نسبت به تفكيك وظايف خود اقدام مينمايد.
5-12- 4-12-کليه اسناد تعهدآور و اوراق بهادار با امضاي رئیس هیئتمدیره و خزانهدار، همراه با مهر انجمن و نامههاي رسمي با امضاي رئیس هیئتمدیره و نایبرئیس معتبر است.
6-12- هيئت مديره موظف است برحسب نياز هر يك ماه يكبار تشكيل جلسه دهد. فاصله بين ارسال دعوتنامه يا تلفن با تاريخ تشكيل جلسه هيئت مديره حداقل سه روز است.
7-12- جلسات هيئت مديره با حضور اكثريت اعضا رسميت مييابد و تصميمات متخذه با اكثريت آراي موافق، معتبر است.
8-12- كليه مصوبات هيئت مديره ثبت و پس از امضاي اعضا در دفتر صورتجلسات هيئت مديره نگهداري ميشود.
9-12- شركت اعضاي هيئت مديره در جلسات ضروري است و غيبت هر يك از اعضا بدون عذر موجه به تشخيص هيئت مديره تا سه جلسه متوالي و پنج جلسه متناوب در حكم استعفاي عضو غايب خواهدبود.
10-12- درصورت استعفا، بركناري يا فوت هر يك از اعضاي هيئت مديره، عضو عليالبدل براي مدت باقيماندة دورة عضويت به جانشيني وي تعيين خواهدشد.
11-12- شركت بازرس (بازرسان) در جلسات هيئت مديره بدون داشتن حق رأي مجاز است.
ماده 13: هيئت مديره نماينده قانوني انجمن ميباشد و وظايف اختيارات آن به شرح زير است:
1-13- اداره امور جاري انجمن طبق اساسنامه و مصوبات مجمع عمومي
2-13- تشكيل گروه هاي علمي انجمن، تعيين وظايف و نظارت بر فعاليت آنها
3-13- هيئت مديره ميتواند هر اقدام و معاملهاي را كه ضروري بداند در مورد نقل و انتقال اموال غيرمنقول و تبديل به احسن يا ترهين و فك رهن و استقراض به استثناي واگذاري قطعي اموال غيرمنقول كه مستلزم تصويب مجمع عمومي است انجام ميدهد.
4-13- جز دربارة موضوعاتي كه به موجب مفاد اساسنامه اخذ تصميم و اقدام درباره آنها در صلاحيت خاص مجامع عمومي است، هيئت مديره كليه اختيارات لازم براي اداره امور را مشروط به رعايت حدود موضوع فعاليت انجام دارا ميباشد.
5-13- تهيه گزارش سالانه و تنظيم تراز نامه مالي و صورتحساب درآمدها و هزينههاي انجمن براي تصويب در مجمع عمومي و ارائه به مرجع نظارت در موقع مقرر.
6-13- اقامه دعوي و پاسخگويي به دعاوي اشخاص حقيقي يا حقوقي در تمام مراجع و مراحل دادرسي با حق تعيين وكيل و حق توكيل بهغير.
7-13- انتخاب و معرفي نمايندگان انجمن براي شركت در مجامع علمي داخلي و خارجي
8-13- اجراي طرحها و برنامههاي علمي در چارچوب وظايف انجمن
9-13- جلب هدايا و كمكهاي مالي
10-13- اهداي بورسهاي تحقيقاتي و آموزشي
11-13- اتخاذ تصميم در مورد عضويت انجمن در مجامع علمي داخلي و خارجي با رعايت قوانين و مقررات جاري كشور.
12-13- ارسال گزارشهاي لازم به كميسيون انجمنهاي علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري
13-13- هيئت مديره موظف است ظرف حداكثر 4 ماه پيش از پايان دوره تصدي خود نسبت به فراخواني مجمع عمومي و انتخاب هيئت مديره جديد اقدام و بلافاصله نتايج را همراه با صورتجلسه مجمع عمومي براي بررسي به كميسيون انجمنهاي علمي ارسال نمايد.
تبصره: هيئت مديره پيشين تا تاييد هيئت مديره جديد از سوي كميسيون انجمنهاي علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري مسئوليت امور انجمن را برعهده خواهدداشت.
ج – بازرس (بازرسان)
ماده 14: مجمع عمومي عادي یک نفر را بهعنوان بازرس اصلي و دو نفر را به عنوان عليالبدل براي مدت 5 سال انتخاب مينمايد.
تبصره: انتخاب مجدد بازرس يا بازرسان بلامانع است.
تبصره: انتخاب مجدد بازرس يا بازرسان بلامانع است.
ماده 15: وظايف بازرس يا بازرسان به شرح زير است.
1-15- بررسي اسناد و دفاتر مالي انجمن و تهيه گزارش براي مجمع عمومي
2-15- بررسي گزارش سالانه هيئت مديره و تهيه گزارش از عملكرد انجمن براي اطلاع مجمع عمومي
3-15- گزارش هرگونه تخلف هيئت مديره از مفاد اساسنامه به مجمع عمومي
تبصره: كليه اسناد و مدارك انجمن اعم از مالي و غيرمالي را در هر زمان و بدون قيد و شرط بايد از سوي هيئت مديره براي بررسي در دسترس بازرس (بازرسان) قرارگيرد.
فصل پنجم – گروه هاي علمي انجمن
ماده 16: انجمن ميتواند گروه ها و كميتههاي زير را تشكيل دهد كه براساس شرح وظايفي كه از سوي هيئت مديره براي آنها تعيين شود به فعاليت ميپردازند.
- گروه هاي تخصصي
- كميته آموزش و پژوهش
- كميته انتشارات
- كميته آمار و اطلاعات
- كميته پذيرش و روابط عمومي
- كميته گردهماييهاي علمي
1-16- انجمن مجاز به تشكيل گروه ها و كميتههاي ديگري كه بر حسب نياز احساس ميشود، نيز ميباشد.
ماده 17: منابع مالي انجمن عبارتند از:
1-17- حق عضويت اعضا
2-17- درآمدهاي ناشي از ارائه خدمات آموزشي و پژوهشي و مشاورهاي و فروش كتب و نشريات علمي
3-17- دريافت هدايا و كمكها
4-17- كليه عوايد و درآمدهاي انجمن صرف اهداف و موضوع ماده 5 اين اساسنامه خواهدشد.
ماده 18: درآمدها و هزينههاي انجمن در دفاتر قانوني ثبت و شرح آن هر سال پس از تصويب در مجمع عمومي به كميسيون انجمنهاي علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري ارسال ميشود.
ماده 19: كليه وجوه انجمن در حساب مخصوصي به نام انجمن نزد بانكهاي كشور نگهداري ميشود.
ماده 20: هيچيك از مؤسسين يا صاحبان سرمايه حق برداشت يا تخصيص هيچگونه سودي اعم از سود سهام يا سرمايه را نداشته و خود و وابستگان درجه يك آنها نميتوانند مبادرت به انجام معاملات با مؤسسه نمايند.
ماده 21: كليه مدارك و پرونده مالي و غيرمالي مرتبط با فعاليتهاي انجمن در محل دفتر مركزي انجمن نگهداري ميشود و در موقع مراجعه مرجع نظارت يا ساير مراجع صلاحيت دار در اختيار آنان قرار خواهد گرفت.
ماده 22: هرگونه تغيير در مفاد اساسنامه، پس از تصويب كميسيون انجمنهاي علمي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري معتبر است.
ماده 23: انجمن تابعيت جمهوري اسلامي ايران را دارد و اعضاي آن به نام انجمن حق فعاليت سياسي يا وابستگي به گروه ها و احزاب سياسي را ندارند.
ماده 24: درصورت تصويب انحلال انجمن در مجمع عمومي، همان مجمع هيئت تسويهاي را براي پرداخت ديون و وصول مطالبات انجمن انتخاب خواهدكرد. هيئت تسويه موظف است پس از وصول مطالبات و پرداخت بدهيها كليه داراييهاي منقول و غيرمنقول انجمن را با نظارت وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به يكي از مؤسسات آموزشي يا پژوهشي كشور واگذار كند.
ماده 25: اين اساسنامه مشتمل بر شش فصل و بیست و چهار ماده و پنجاه و شش زیر ماده و چهارده تبصره در جلسه مورخه 17/1/98هیئت مؤسس به تصویب رسید.
سخنرانی مراسم افتتاحیه انجمن مطالعات رواندرمانی
دکتر محمد حاتمی
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
بسم الله الرحمن الرحیم
رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی
پروردگارا سینه ام را برایم بگشا؛ وکارم را برایم آسان گردان وگره از زبانم بگشای تا سخن مرا به طور عمیق بفهمند. عرض سلام و خیرمقدم دارم خدمت همه حضار محترم، مهمانان گرامی خصوصا” اساتید معظم، اعضاء محترم شورای مرکزی سازمان نظام روان شناسی و مشاوره،دانشجویان عزیزوجناب آقای دکتر وینفرید ریف روان درمانگر و رئیس دپارتمان روان درمانی دانشگاه ماربورگ آلمان.
خوش آمدید به ایران
با افتخار اعلام میکنم انجمن مطالعات روان درمانی امروز افتتاح می گردد. هر چند این انجمن برای دریافت مجوز با مشکلاتی مواجه شد و زودتر از این می بایست افتتاح شود اما لازم است از مساعدتهای جناب آقای دکتر غلامی وزیر محترم علوم، تحقیقات و فن آوری،دکترجلالی دبیرکمیسیون انجمنهای علوم وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری، اعضاء هیأت مؤسس و هیأت مدیره و سایر همکاران که زحمت کشیدند و بالاخره امروز موفق شدیم این انجمن را افتتاح نمائیم تشکر میکنم.
خلاصه اهداف و وظایف : انجمن مطالعات روان درمانی ایران براساس اساسنامه مصوب عبارت است :
- ایجاد و تحکیم روابط علمی و تحقیقاتی در سطح ملی و بین المللی بین محققان و متخصصانی که به گونه ای با علم روان درمانی سروکار دارند.
- همکاری با نهادهای اجرایی، حاکمیتی، علمی و پژوهشی در زمینه ارزیابی و بازنگری طرح ها و برنامه های مربوط به امور آموزشی و پژوهشی
- ترغیب و تشویق دانشجویان، پژوهشگران و تجلیل از محققان و روان شناسان ممتاز در زمینه های روان درمانی
- ارائه خدمات آموزشی و پژوهشی
- تشکیل گردهمایی های علمی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی
- انتشار کتب و نشریات علمی با نام اختصاصی انجمن مطالعات روان درمانی ایران
- برگزاری دوره های آموزش حرفه ای به منظور توانمند سازی روان درمانگران (روان شناسان، مشاوران و روانپزشکان)
هرچند اساتید معظم حاضر درجلسه درباره تاریخ روان درمانی ایران توضیح خواهند داد.
اما مستحضرید ؛ سابقه روان درمانی ایران به قرن های گذشته با نام روانشناسان بزرگی چون ابن سینا، گره خورده است ،آشنا هستید؛ اما به دلیل تمرکز بیشتر بر وضعیت موجود، خدمات حرفه ای روان شناسی و مشاوره نوین معاصر را میتوانیم به فعالیت های دهه هفتاد و ضرورت های بعد از جنگ تحمیلی و تأسیس مراکز خدمات روان شناسی و مشاوره در بنیاد شهید، سازمان ملی جوانان، سازمان بهزیستی و نیروهای مسلح اشاره کرد که زمینه ای شد که قانون سازمان نظام روان شناسی و مشاوره در سال 1382 در مجلس شورای اسلامی تاسیس گردد.
از سال 1382 روان شناسی و مشاوره در زمینه کمی رشد بسیار زیادی کرده است و ازنظر کیفی ما در سازمان نظام روانشناسی خصوصاً در کمیسیون های تخصصی و شورای مرکزی تلاش می کنیم رشته را به سمت کیفی سازی هدایت کنیم. تأسیس انجمن مطالعات روان درمانی ایران می تواند زمینه ساز آن باشد که ما بتوانیم در سازمان نظام روان شناسی و مشاوره مرز صلاحیت حرفه ای روان شناسان و مشاوران را اجرائی نمائیم و این جزء آرزوهای ماست.
از همه حضار محترم و همکاران گرامی می خواهم همکاری خود را از امروز با این انجمن آغاز نمایند این انجمن مال شماست. همانطوریکه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره هویت ماست. این انجمن هم جزء هویت روان شناسی و مشاوره است اینجانب تلاش کردم انجمن راه اندازی شود و ساختارهای لازم ایجاد شود. قطعا سازمان دهی رویکردهای روان درمانی، ایجاد دپارتمان های تخصصی و همچنین برگزاری دوره های حرفه ای با همکاری اساتید داخل وخارج ازکشور جزء اهداف و اولویت های این انجمن می باشد و بدنبال آن هستیم با تأسیس انستیتو روان درمانی ایران بتوانیم دوره های روان درمانی و پسا دکتری را جنبه قانونی دهیم. جلسات نقد و بررسی رویکردهای روان درمانی را بزودی راه اندازی می کنیم، به دلیل ضرورت های که همه شما میدانید، تقاضا دارم تمام روانشناسان و مشاوران عضو انجمن شوند برای ارتقا آن هر کمکی میتوانند، بنمایند.
و انشاء الله یک سال آینده کنگره بزرگ مطالعات روان درمانی ایران را برگزار می نمانیم و مجله علمی و پژوهشی مطالعات روان درمانی را راه اندازی می شود
از حسن توجه شما بزرگواران سپاسگزارم. منتظرم از صحبتهای شما عزیران استفاده نمائیم.
دکتر غلامعلی افروز
رئیس فدراسیون آسیایی انجمن رواندرمانی
«بسم الله الرحمن الرحیم»
خدمت همه شما خوبان سلام عرض میکنم. از خدای مهربان آن روانآفرین حکیم برای همه شما عزیزان، استادان ارجمند، دانشجویان گرامی، پژوهشگران مکرم آرزوی نشاط معنوی و توفیق روزافزون دارد، من هم خوشحال هستم که در جمع شما بزرگواران هستم و بسیار خرسندم که بعد از وقفهی کوتاهی که در فعالیت انجمن رواندرمانی بود، امروز انجمن مطالعات رواندرمانی با این جلسه کار خود را رسماً آغاز میکند. لازم میدانم قبل از هر چیز از تلاشها و حمایتهای همه دوستانی که همراه و همگام بودند برای تأسیس این انجمن تشکر کنم و از پیگیریهای مستمر جناب آقای دکتر حاتمی که انصافاً، من در کمیسیون مرکزی انجمنها هستم، پیگیریهای ایشون نبود انجمن مطالعات رواندرمانی نبود و امروز هم نمیتوانست افتتاح شود. من از همه عزیزانی که همراه و همگام بودند بالاخص جناب آقای دکتر باقری و همه عزیزان صمیمانه تشکر میکنم. امروز برای مطالعات رواندرمانی به معنای دقیق کلمه یک آغازی خجسته خواهد بود و من امیدوار هستم که این انجمن بزودی بتواند با فعالیتهای چشمگیر علمی که یقین دارم اینگونه خواهد بود؛ انشاءالله نه تنها در ایران بلکه در منطقه و آسیا نیز متعلق به کسانی باشد که احساس میکنند رواندرمانگر هستند. کسانی که به گونهای کار رواندرمانی انجام میدهند، باید بدانند که انجمن مطالعات رواندرمانی قویتر و قویتر از انجمن رواندرمانی نقشآفرین خواهد بود؛ در عرصه بهرهگیری از رویکردها و مداخلات رواندرمانی مؤثر این بحث بسیار مهم است. یکی از اهداف والای انجمن مطالعات رواندرمانی که در کمیسیونها هم ما بحث کردیم و در اساسنامه نیز وجود دارد ما، همکاران محترم و پژوهشگران بتوانیم بیان کنیم که کدام رویکرد رواندرمانی در جهان اثربخشتر و ماندگارتر است و چگونه؟ که این بحث خیلی مهم است از مبحث رواندرمانی خیلی استفاده میشود. خنده درمانی، بازی درمانی، تئاتر درمانی، مشاوره درمانی، خواندن درمانی و … کلمه درمان یک یدک شده برای هم چیز اما بحث رواندرمانی به معنای دقیق آن بسیار بسیار پیچیده است و مهم؛ ما با روان انسان سر و کار داریم. آغاز کنشهای روانی در حدود 16 هفتگی جنین پدیدار میشود؛ روح الهی در جنین پدیدار میشود در 16 هفتگی جنینی کنشهای روانی آغاز میشود و جهان حرکت خودش را نشان میدهد، درواقع روان غیر از روح است. روان هویت شخصیتی انسان را متبلور میکند. در حال حاضر ما در اندیشکدهی خانواده، الگوی خانواده را برای مرکز الگوی اسلامی – ایرانی طراحی میکنیم که انشاءالله سال بعد رونمایی خواهد شد. این الگوی بالاترین سند نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد بود که برای 50 سال برنامهریزی و ابلاغ خواهد شد. کار عظیمی است که بسیاری از دوستان کمک کرده و خواهند کرد؛ به همین جهت من این مقدمه را هم با تاریخچه عرض کردم. به همین معنا بر این باور هستم که اگر ببینیم کدام رویکرد رواندرمانی در کدام کشور از نگاه بین فرهنگی چه تأثیراتی داشتهاند، این کار مهمی است که ما خواهیم داشت. من بر این باور هستم که رواندرمانی خانواده محور Family Base Psychotherapy در بستر ارزشهای فرهنگی مهمترین و اثربخشترین رواندرمانی در دنیاست؛ چون وقتی که فردی دوران درمانش تمام میشود، برمیگردد به همان خانوادهای که میتوانستند آن فضای خانواده یکی از زمینههای ابتلای این فرد به یک اختلال احتمالاً ایجاد کنند. یعنی مشارکت اعضاء خانواده، همدلی، همزبانی، حمایت مستمر و صبوری آنها که برای درمان مهم است. رواندرمانی خانواده محور در بستر فرهنگ و ارزشهای دینی و اخلاقی خیلی مهم است. رویکرد دیگری که ما باید مطالعه کنیم با مطالعات پژوهشی و تجربی جهان شمول این انجمن ارائه کنیم خدمت دوستان، بزرگواران و محققان این است که آن رواندرمانی که متضمن رویکرد یکپارچه و توحیدی است، اثربخش است. در دنیا توحیدی به معنای Therapy است و در واقع Psychotherapy یعنی رواندرمانی یکپارچه و توحیدی. زمانی که بین درمانگر و درمانجو به معنای دقیق کلمه یک وحدت و همدلی ایجاد شود، یواش یواش میبینیم که وقتی این ایجاد شد شخص دچار یک پایش روانی میشود و بازسازی شناختی ایجاد میشود. دلمردگی و کلافگی زدوده میشود و زلالی وجود پدیدار میشود. نمونههای زیبایی از این رویکرد ما داریم که یک نمونه آن نوشتههای ٍدکتر آقای جلالی است، که با هم این کارها را انجام دادیم و پروفسور کرسینی به عنوان رواندرمانگری موثر و مفید در جهان چاپ کرده، بنابراین کار اصلی ما که انشاءالله با کمک همه شما انجام خواهد شد و به زحمت و همت دوستانی که هستند آقای دکتر حاتمی، آقای دکتر باقری و همه عزیزانی که هستند بتوانیم با هم یک انجمن فاخر علمی – پژوهشی مطالعات رواندرمانی داشته باشیم. همزمان همکاری داشته باشیم؛ هم با فدراسیون آسیایی شورای بهداشت روانی همکاری داشته باشیم و هم با شورای عالی رواندرمانی که جناب آقای دکتر خدایاری فرد در آنها به عنوان نائب رئیس حضور دارند همراهی و همکاری داشته باشیم. (صحبتها به زبان اینگلیسی برای آقای دکتر ریف). از همه شما ممنون هستم که به صحبتهای من گوش دادید، براتون آرزوی موفقیت دارم، سلامت، دلارام و موفق باشید.
دکتر ثنایی ذاکر
عضو شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
«بسمالله الرحمن الرحیم»
با سلام و عرض خسته نباشید؛
بحث رواندرمانی خانواده با اینکه واژهی رواندرمانی را با خودش حمل میکند، یک تفاوت ما هوی با معنای کلیاش دارد. اگر بخواهم به تاریخچهاش اشاره کنم باید خدمتتان بگویم که در سال 1364 کتاب جی هلی را با یک مقدمهای تحت عنوان مقدمهای بر رواندرمانی خانواده در سال 1364 توسط موسسه امیر کبیر منتشر کردیم. در آن کتاب من هم در مقدمه و هم رواندرمانی خانواده را تعریف کردم. که اصلاً داستانش چه هست و از کجا آمده و همین کتاب در واقع شد یک Base که وقتی که شاخهی برنامهریزی مشاوره در شورایعالی برنامهریزی با مدیریت آقای دکتر نورانیپور تشکیل شد و من هم عضو آن شاخهی برنامهریزی بودم. من در آن شاخه پیشنهاد کردم که ما یک دوره ارشد مشاوره خانواده بگذرانیم. یک چنین عنوانی نه در ایران بود و نه حتی در غرب یعنی در آمریکا هم هنوز این مسئله خانواده و این بحثها در نطفه بود. وقتی من این پیشنهاد را کردم برای اعضاء شاخه برنامهریزی مشاوره تازگی داشت. آقای دکتر شریعتمداری هم فرموده بودند که رشتهای را تأسیس نکنید که استاد و کتاب ندارد و همین کتابی که عرض کردم خدمتتان کتاب جیهلی 1364 چاپ شده بود شاخه برنامهریزی سال 1365 تأسیس شد. یعنی یک سال بعد این کتاب را من سال 64 منتشر کرده بودم. بنابراین با آقای دکتر شریعتمداری که رئیس شورایعالی برنامهریزی علوم انسانی بودند و تصادفاً من معاون ایشان هم بودم در موسسه تحقیقات دانشگاه تربیت معلم، گفتم آقای دکتر این کتاب را داریم فعلاً کتاب دیگری هم کتاب مینوچین هم زیر چاپ بود و استادش را هم گفتم فعلاً خودم هستم و آقای دکتر شریعتمداری هم موافقت کردند که یک رشته ارشد مشاوره خانواده را تأسیس کنیم و با حمایتهای آقای دکتر شریعتمداری و همکاران شاخه برنامهریزی Note آن را هم من نوشتم و فرستادیم و تصویب شد و در واقع از سال 66 وقتی که دوباره بعد از انقلاب فرهنگی کلاسها دوباره راه افتاد و دانشگاهها شروع کردند دیگر رشته مشاوره خانواده تأسیس شد. همکاران روانشناس ما این مسأله برایشان تازگی داشت که البته برای مشاوران هم تازگی داشت.کنار اتاقی که ما در شورایعالی برنامهریز بودیم که شاخه برنامهریزی مشاوره بود بغلش شاخه برنامهریزی روانشناسی بود که آقای دکتر احدی مسئول آن شاخه بودند و آنها دروس روانشناسی را برنامهریزی میکردند. وقتی که ما ارشد خانواده در رشته مشاوره گذاشتیم آنها هم یک واحد علمی خانواده درمانی در رشته روانشناسی بالینی گذاشتند. یعنی در سایر رشتههای روانشناسی ما درس خانواده نداریم و فقط در رشته روانشناسی بالینی آن هم یک واحد عملی که بحثهای خانواده، دیدگاه سیستمی خودش یک مبحث بسیار مفصلی است که در آن یک واحد عملی خیلی جا نداشت که بگنجد. مرحله بعد این بود که در انستیتو روانپزشکی تهران برای بچههای بالینی از من دعوت کردند که تدریس کنم و من به آقای دکتر بولهری گفتم که این یک واحد عملی که معنا ندارد، کسی که تئوری بلد نیست. چه عملی؟ بنابراین اجازه دهید این دو واحد برگزار شود که من در انستیتو دو نفرشان آقای دکتر حسین شاهی برواتی و مرحوم سیامک نقشبندی اینها آمدند کتاب رواندرمانی خانواده از گلدنبرگ را منتشر کردند که در واقع شروع ورود بحثهای خانواده در جامعه روانشناسی کشور نه مشاوران در واقع با این کتاب بود و از سال 1384 شروع شد؛ یعنی جامعه روانشناسی ما متوجه مسائل خانواده شد. البته اگر بخواهم در رابطه با تاریخ ایران بگویم پژوهشکده خانواده در دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380 تأسیس شد که پژوهشکده هم با اینکه به مسائل خانواده پرداخت ولی پژوهشکده فعالیتهای مختلفی داشت که 4 گروه پژوهشی در پژوهشکده خانواده بود و دو رشته کارشناسی ارشد، یکی روانشناسی خانواده درمانی و یکی هم حقوق خانواده، اصلاً همین عنوان روانشناسی خانواده درمانی عنوان درستی نیست که من اولین باری هم که این را دیدم گفتم این عنوان درستی نیست، یعنی چه روانشناسی خانواده درمانی؟ اگر شما بخواهید این را به زبان انگلیسی ترجمه کنید باید مثلاً بشود Psychology Family Therapy که چنین چیزی در ادبیات انگلیسی نداریم. بعدها بچههای این رشتهها نامهای به وزیر نوشتند که ما بی هویت هستیم. این عنوان به صورتی هست که نه ما را به عنوان روانشناس بالینی میشناسند و نه متخصص خانواده؛ به داد ما برسید که هویت ما ایجاد شود که آن هم در سال 1395 نوشته بودند ما فارغالتحصیلان ورودی 1284 تا 94 مشکل بیهویتی را داریم که لابد بعدها این مسائل حل شده که من اینها را نمیدانم. به هر حال این مختصری از بحث تاریخچه است و یکی هم انجمن مشاوره خانواده است که من با همکاری دکتر نورانیپور و بعضی دیگر از همکاران ما پیشنهاد تأسیس انجمن مشاوره و درمان خانواده و ازدواج را دادیم. این هم همه مستنداتش هست، امضاهایش هست، نامههایی که با وزارتخانه مکاتبه شده هست، منتها متأسفانه به دلایلی برای من هم نامعلوم هم معلوم وزارتخانه با ما موافقت نکرد و گفت بروید در همان انجمن مشاوره این را تشکیل بدهید ولی بعد انجمن درست شد تحت عنوان انجمن روانشناسی خانواده ایران که آقای خجسته مهر در اهواز مسئولش هست و به هر حال برای من خیلی شگفتانگیز بود که چنین حرکتی بود.
ما تقریباً از سال 66-65 کارشناس ارشد مشاوره خانواده تربیت کردیم تا امروز و دکتری هم در بسیاری از دانشگاهها از جمله دانشگاه اصفهان، دانشگاه علامه و جاهای دیگر ولی روانشناسی همان پژوهشکده که عرض کردم ولی اقبالی که جامعه روانشناسی ما از مسائل خانواده کرده تقریباً همه، هر کس که مدرک کارشناسی ارشد و دکتر روانشناسی میگیرد، هر رشتهای هم که باشد با توجه به اینکه به جز بچههای بالینی 1 واحد هم نخواندند، خودشان را کارشناس خانواده میدانند و این از آن چیزهایی است که واقاً باید به آن رسیدگی و توجه شود و اگر میخواهید وارد این شیب شوید این شیب با روانشناسی اگر نگویم با روانشناسی تناقض دارد اختلافات فاحش دارد. در دنیا تمام رشتههای روانشناسی یک متولی قدر در آمریکا دارند به نام APA یا American Psychological Association که خط مشی روانشناس شدن در هر رشته و هر شاخهای در آمریکا تحت قیومیت این APA است یعنی شما بخواهید به عنوان یک روانشناس کار کنید در هر بعدی همانطور که هم آقای دکتر خدایاری فرد اشاره کردند و هم آقای دکتر ریف شما بایستی علاوه بر آموزش پروانهای بگیرید که بتواند به اتفاق آن پروانه کار انجام دهید. برای خانواده درمانی هم همینطور، در آمریکا اگر شما بخواهید به خانواده درمانی بپردازید این پروانه را از کی باید بگیرید؟ روانشناسان فکر میکنند از APA؛ هیچ ربطی به APA ندارد. خانواده درمانی در آمریکا نه فقط در آمریکا بلکه در اروپا و در کانادا که من در آنجا هستم این تحت قیومیت APA نیست یا در کانادا CPA یا Canadian Counseling Psychological Association نیست. این تشکیلات دیگری دارد. من بارها و بارها در کارگاههایم از فارغالتحصیلان کارشناسی ارشد و دکتر روانشناسی و مشاوره پرسیدم، الآن اینجا کسی میداند؟ با توجه به پرسش یکی از حضار آقای دکتر ثنایی ذاکر مجددا توضیح دادند روانشناسی در آمریکا تحت قیومیت APA نیست و شما اگر بخواهید کار روانشناسی انجام دهید آن اپرو سوپروایزر شما را APA مشخص میکند. شما باید زیر نظر اپرو سوپروایزری که APA مشخص میکند دو سال آموزش ببینید و اگر آن اپرو سوپروایزر شما را Approve کند شما در واقع دوره سوپروایزریتان را دیدید و واجد شرایط این میشوید که پروانه بگیرید. حالا شما بخواهید خانواده درمانی کنید باز هم به APA مربوط است؟ نه آنجا برای همه کاری باید پروانه داشت. حتی برای خانواده درمانی که قیمومیت آن با AAMFT یا American Association for Marriage and Family Therapy پس کسانی که میخواهند کار خانواده درمانی انجام دهند، اینها کارشان و حتی رشته و تحصیلات شان فرق دارد و باید طبق آن برنامههای خانواده درمانی Fsmily Counseling و همFamily Therapy بایستی آن آموزشها را در دانشگاههای مربوطشان ببینند و بعد بیایند سراغ AAMFT و پروانه بگیرند. باید شما برنامه آموزشیتان، دروس و سایر موارد Approve شود به وسیله AAMFT اگر نه به شما پروانه نمیدهند.
این AAMFT چرا هست؟ و چرا زیر پوشش همان APAنیست؟ آیا بین خانواده درمانی و روانشناسی Overlap هست؟ آیا اینها همپوشی دارند؟ بله همپوشیهایی با یکدیگر دارند. آیا اینها یکی هستن؟ نه اگر یکی بودند AAMFT نبود. تفاوت ما هوی را اگر از عموم روانشناسان بپرسند شاید خیلی از آنها ندانند در چیست. این تفاوت در دیدگاه فردی و سیستمی است. آسیبشناسی مبتنی بر روانشناسی آنها ندانند در چیست. این تفاوت در دیدگاه فردی و سیستمی است. آسیبشناسی مبتنی بر روانشناسی فردی است؛ یعنی اگر شما یک شخص را بخواهید به عنوان افسرده و یا اسکیزوفرنی یا هر چیزی بخواهید درمان کنید با شیوههای درمانی که در روانشناسی یاد گرفته و میخواهید به کار ببندید این نوع نگاه یعنی نگاه فرد محورانه مورد تأیید AAMFT نیست یعنی AAMFT آسیب را فردی نمیداند، آسیب فرد را نتیجه سیستم میداند، معلول سیستم میداند. وقتی یک خانم افسرده پیش من میآید از نظر من که با دیدگاه سیستمی، خانواده درمانی میکنم آسیب افسردگی این خانم به زندگی زناشوییاش مربوط است.
من به دنبال این میگردم سیستم این چطور همسر یک زن افسرده میطلبد. اصلاً به آن نگاه فردی نمیکنم. ما در خانواده درمانی برای همه کسانی که با هر نوع آسیبی به ما مراجعه میکنند یک عنوان بیشتر نداریم آن هم IP یا Identify Passion است. کسی که سیستم او را به عنوان فرد آسیبدار به کلینیک ما آورده که با او کار کنیم حالا آسیب هر چه باشد؛ چه فرض کنید قشقرق بچه باشد و چه دوقطبی و یا سایر مقولات و طبقات تشخیصی که در روانشناسی میشناسید و به عنوان آسیبشناسی همه شما آنها را میخوانید و یاد میگیرید، آنها آسیبهایی هستند که از نظر یک خانواده درمانگر، سیستم میطلبد. و این تعادل سیستم چون یکی از ویژگیهای سیستم تعادل است و خانواده هم یک سیستم است و برای اینکه تعادل داشته باشد این تعادل با وجود یک آسیب در سیستم میتواند در حد تعادل باشد که این آسیب میتواند در یک اختلاف زناشویی مثلاً خیانت این یکی یا آن یکی باشد، افسردگی خانم و یا دارو خوردنش باشد، پرخاشگری مرد باشد یا اسکیزوفرنیک فرزند باشد یا هر آسیب دیگری باشد از نظر یک خانواده درمانگری که با دید سیستمی به قضیه نگاه میکند به هیچ وجه آن آسیب فردی نیست و آن آسیب سیستمی است. بنابراین ما اگر میخواهیم آن بیمار را درمان کنیم باید سیستم را تصحیح کنیم که اگر سیستم را تصحیح و درمان کردیم درست میشود و درمان میشود. در واقع خانواده درمانی زاییده ناکامی در همین درمانهای فردی است. شما وقتی یک بچه یزهکار را میبرید در یک دارالتأدیب تا وقتی که در دارالتأدیف است میتواند رفتارش عوض شود. به محض اینکه برگردد به سیستماش میتواند آن بزهکاری را دوباره شروع کند. یا مثلاً یک بیمار اسکیزوفرنیک را در بیمارستان درمان میکنید، تحت نظر وقتی به سیستم بر میگردد دوباره پاتولوژیاش بر میگردد یعنی سیستم هست که پاتولوژی را بوجود میآورد و در واقع سیستم هست که مسئله را بوجود میآورد و مشکل را تداوم میبخشد. در واقع تا ما سیستم را تصحیح نکنیم آسیب از نظر خانواده درمانگر درست نمیشود؛ بنابراین برای همین تفاوت در دیدگاه فردی و سیستمی این دو تا تشکیلات مختلف درست شده است. الآن تمام آزمونهایی که همکاران روانشناس درباره زوج به کار میبرند به جرأت میگویم که 99 یا 90 درصد این جمعیتها براساس دیدگاههای فردی درست شده است.
تست رورشاخ، MMPI و غیره تماماً براساس دیدگاههای فردی ساخته شده و اگر شما با دیدگاه سیستمی بخواهید نگاه کنید همه این آزمونها برای تشخیص ارزش و اعتبار خودشان را از دست میدهند. شما در اینجا یک نوع تشخیص دیگر لازم دارید. من سال 65 که کتاب خانواده درمانی سالوادور مینوچین را ترجمه کردم یک مقدمهای تحت عنوان دیدگاه سیستمی در رواندرمانی خانواده در آن کتاب نوشتم که بسیار متن کلیدی است که واقاً توصیه میکنم لااقل یک مطلب درباره سیستم همکاران روانشناس ما آن را مطالعه کنند البته من بعدها مطالب دیگری هم درباره سیستم نوشتم که اگر خدا بخواهد به صورت یک مجموعه مقالاتی دربیاورم به هر حال این دیدگاه سیستمی را اگر شما نگاهتان فردی باشد خانواده درمانی شما از نظر خانواده درمانگراهای متخصص باطل است. از دیدگاه خانواده درمانی میگویند تشخیص خانواده غلط است، تشخیص روانشناس غلط است، تشخیص روانپزشک غلط است چون مبتنی بر دیدگاه فردی است. شما از یک زاویه به یک شخص نگاه میکنید. فروید میگوید خانواده درمان را آلوده میکند و بیمارش را میبرد توی یک اتاق و در اتاق را میبندد، میگوید روی تخت دراز بکش، چشمهایت را ببند و برو به ناخوداگاهت تا ببینم چه خبر است. بنابر دیدگاههای فردی رابطه بیمار با خانوادهاش با سیستم قطع میشود و این از نظر خانواده درمانگر مشکل است و نه تنها مشکل است بلکه آسیبزا نیز هست. بر اثر همین دیدگاه است که امروزه در دنیا اتفاق بر این است که بیمارستان روانی آن کاربردی را که در گذشتهها داشت به علت آسیبزا بودنش، چرا آسیب زا برای اینکه فرد را از محیط طبیعی خودش خارج میکند و وقتی که فرد از محیط طبیعی خودش خارج شود سازگاری خودش را با محیط طبیعی خودش از دست میدهد. مثلاً یک توصیه به عنوان یک زوج درمانگر کم تجربه خوبه که یک مدتی از هم جدا باشید، وقتی شما این زوج را یک مدتی از همدیگر جدا نگه میدارید این رفت یک جا زندگی کرد و آن یکی هم یک ماه رفت جای دیگر زندگی کرد آن با محیط جدیدش تطبیق میدهد و آن یکی هم خودش را با محیط جدیدش تطبیق میدهد و اینها تطابقشان را با محیطی که دارند از دست میدهند. در صورتی که یک خانواده درمانگر حتی اگر اینها از هم جدا شده باشند به آنها میگوید برگردید با همدیگر که ببینیم این سیستم شما این رابطه بین شما دو نفر چطوری است بعد ما این رابطه را تصحیح میکنیم.
خانواده درمانی و زوج درمانی نیاز به دوره تخصصی دارد. اینکه من دکتر روانشناس شدم این مساوی با خانواده درمانگر یا زوج درمان گر شدنم نیست. این را در جامعه ما اصلاح بفرمایید. البته میشود رفت و آموزشهایی را دید، میتوانیم، به شرط اینکه دنبال آموزشش برویم. من دیدم شخصی پروانهاش را از سازمان گرفته فردا اطلاعیه داده متخصص تمام و کمال خانواده درمانی، ازدواج و ….. استاد بزرگوار، آقای دکتر خانم دکتر آیا شما یک واحد درسی در این زمینه گذراندهاید؟ میشود گفت بخشی از افزایش این طلاقها به خاطر خانواده درمانی و زوج درمانیهای برآیند از ندانم کاری است که در بین روانشناسان هست.
AAMFC یا American Association for Marriage and Counseling تا سال 1988 AAMFC بود اساساً وقتی به تاریخچهاش نگاه میکنیم ابتدا انجمن مشاوره ازدواج Marriage Counseling بود. و این توسط دکترای زنان و مددکاران اجتماعی و عدهای از این کشیشها یک انجمنی درست شد که اصلاً تخصصی نبود و میخواستند به سمت تخصصی شدن حرکت کنند، آموزشی هم نبود. انجمن ازدواج در آمریکا بعد از وقتی دیدگاههای سیستمی شکل گرفت، اینها در گردهماییهای سالانهشان آمدند یک عده از شخصیتهای سیستمی را دعوت کردند تا در آن کنفرانس سخنرانی کنند. وقتی اینها آمدند سخنرانی کنند اینها را تکان داد یعنی اینها که انجمن مشاوره ازدواج بودند حالا دیدند خانواده به عنوان یک سیستم رکن بسیار مهمی است. این را در این انجمن گذاشتند یعنی شد انجمن مشاوره خانواده و ازدواج. بعد همین به مرور زمان که پیش رفت این اول تا سال 1988 شد AAMFC البته همین در کانادا هست CAMFT یا Canadian Association for Marriage and Family Therapy که الآن اینجوری هست و حتی در جاهای دیگر هم. حتی Division در ایالت آمریکا عنوان همان ایالت را دارد مثلاً برای تگزاس هست Texas Association for Marriage and Family Therapy که APA هم همینطور است و Division هایی دارد. به هر حال اگر ما آمدیم در شاخهی مشاوره و این را هم نه الآن 35 سال قبل این کار را کردیم هنوز AAMFC بود و AAMFT نشده بود. آن سالی که ما شروع کردیم سال 1386 و 1385 بود که آنها از 1988 کردند AAMFT به هر حال یک غرابت بیشتری که ما داشتیم همین باعث شد که من این پیشنهاد را در شاخه مشاوره دادم و ما ارشد مشاوره خانواده را تأسیس کردیم تا سالها بعد که همکاران روانشناس ما هم در این حیطه آمدند و خوشحالیم که همه دست در دست یکدیگر بدهیم و انشاءالله یک زوج درمانی و خانواده درمانی درست و جامع و علمی و کارآمد را بتوانیم در جامعه پیاده کنیم.
امیدوارم خانهای که برای خودمان ایجاد کردیم بتواند عزت، هویت، نظم و هماهنگی دهد.
دکتر فریبرزباقری
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
«بسمالله الرحمن الرحیم»؛
خدمت همه حضار سلام عرض میکنم، ابتدا یک خلاصه ارائه کنم از آنچه گفته شد؛
همانطور که رئیس محترم انجمن مطالعات رواندرمانی و سازمان نظام روانشناسی و مشاوره فرمودند: این یکی از ابزارهایی است برای اینکه هویت ما شکل بگیرد، قدرت پیدا کند و قطعاً در این روز که روز تولد انجمن هست معمولاً چشماندازها باید پایهگذاری شود. سخنرانیهایی که امروز شد من به دنبال این بودم که هر کدام چه پیامی برای انجمن میتواند داشته باشد و همانطور که آقای دکتر حاتمی فرمودند همه ما حس میکنیم اینجا خانه ماست و برای هر کدام سعی کردم یک کلید واژه پیدا کنم؛ دکتر افروز عرض کردند، این انجمن بستر فرهنگی است و همانطور که دکتر حاتمی فرمودند: این انجمن هویت ماست و ما باید آن را از خودمان بدانیم. آقای دکتر خدایاری فرد جایگاه اخلاق را جهت توجه به انجمن مطرح کردند و پروفسور ریف تمایز بین دو واژه که متأسفانه این دو واژه را خیلی با هم اشتباه میگیرند و آن اینکه هر روانشناسی فکر میکند رواندرمانگر نیز هست و اشاره کردند که واقعاً باید به آن توجه خاص داشته باشیم که هر کس کارشناس ارشد روانشناسی و یا حتی دکتر شد این نیست که حتماً رواندرمانگر نیز هست. این که آقای دکتر ثنائی فرمودند باید بین درمانهای فردی و خانوادگی به دلیل تمایز بین مبانی نظری آنها فاصله بگذاریم و اینکه آقای دکتر خلعتبری اشاره داشتند به مقوله Context و فضایی که ما در آن اساساً بهنجار و نابهنجار را تعریف میکنیم. همه اینها میتواند مقولههایی باشد که ما از درون آن برای این انجمن چشمانداز استخراج میکینم. و آن چیزی که من احساس میکنم این است که ما واقعاً نیاز داریم پیش از آنکه حرکت بزرگی را آغاز کنیم بیش از همه نیاز داریم که خودمان به یک توافق برسیم، برای مفاهیم، وظایف و اساساً در شغلمان یک نظم بوجود بیاید و اینکه جایگاه مباحث اخلاقی کجا هست.
من هم دوست داشتم درباره فرهنگ صحبت کنم، البته نه از دیدگاهی که آقای دکتر خلعتبری فرمودند، به عقیده من تحولات انسانی در سطح اجتماعی نه در سطح فردی میتواند درسهای خیلی بزرگی به ما بیاموزد. اساساً به عنوان رواندرمانگر سعی کنیم نوع انسان را بفهمیم و فهم نوع انسان به ما این قدرت را میدهد که بعداً بتوانیم رواندرمانگر بهتری هم باشیم. نگاه کنیم مهمترین تحولات تاریخی یک صده گذشته چه بوده است.
اول: فروپاشی نظام بسته سیاسی شوروی بود.
دوم: شکلگیری اتحادیه اروپا
سوم: جنبش مردمی مسلمانان در خاورمیانه
در پس هر کدام که نگاه کنیم، دو نظریه در اینجا خیلی کمک میکند که ما این جنبشهای انسان و نوع انسان را درک کنیم.
- نظریه سیستم است: سیستم ها فرقی نمیکنند؛ زیستی، خانواده، یا سیستم سیاسی هر کدام از یک طرف سعی دارند ماهیت خودشان را با مرزبندی حفظ کنند و از سوی دیگر به تعامل با جهان پیرامون تمایل دارند. تعامل با جهان پیرامون غیر ممکن است بدون اینکه ما یک ماهیت حفظ شده داشته باشیم غیر ممکن است.
- نظریه دوم که در قرن بیستم مطرح شد تحت عنوان ساختار انقلابهای علمی حرفی ساده دارد تا مبانی فرا تجربی – فکری. اینها بنیانهای کنشوری انسان هستند. چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی اگر بخواهیم نگاه کنیم، کنش انسانی فارغ از مبانی فکری غیر ممکن است. اینجا این مسئله مطرح میشود که آیا اساساً ما میتوانیم با مبانی فکری متفاوت شروع کنیم و کنشوری تخصصی به عنوان رواندرمانگر انجام دهیم؟ اینجاست که فکر میکنم یکی از چشماندازها که انجمن نو پای ما برای خودش باید تعریف کند؛ همانطور که آقای دکتر حاتمی و دیگر اعضاء هیأت مدیره را میشناسم که باور بر این دارم که جایگاه خیلی خاصی هست و اهمیت خاص دارد، این است که ما باید کمک کنیم ویژگیهای تربیت دانشجو را همانطور که آقای دکتر خدایاری فرد فرمودند احترام به دانشجو، عزت دادن به او و باور دادن به او که میتواند فکر کند و اینکه دست او را بگیریم، دانشجویانی تربیت کنیم که بتوانند نظریههای بومی ایجاد کنند که همانطور که ما شعار دادیم ما میخواهیم مستقل باشیم به لحاظ سیاسی و اقتصادی بتوانیم به لحاظ علمی مستقل باشیم و با هویت مستقل در تعامل باشیم با قارهی آمریکا و اروپا و نه اینکه مصرفکننده صرف باشیم نسبت به نظریههایی که موجود است و در پایان امیدوارم که خانهای که برای خودمان ایجاد کردیم بتواند عزت، هویت، نظم و هماهنگی دهد.
دکتر خدایاریفرد
نایب رئیس شورای جهانی رواندرمانی
«بسمالله الرّحمن الرّحیم»
ابتدا از آقای دکتر محمد حاتمی تشکر میکنم که اگر پیگیریهای ایشان نبود، انجمن مطالعات رواندرمانی به سرانجام نمیرسید و امروز آن را نداشتیم. اظهار خوشحالی میکنم که در مجموع الحمدالله مسائلی که در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بود، بهخوبی تمام شد و وحدتی ایجاد شد و واقعاً جای تشکر دارد؛ هم از اعضای محترم شورای مرکزی و هم از جناب آقای دکتر حاتمی و جناب آقای دکتر افروز که همه چیز را بهخوبی جلو بردند. در خصوص بایدها و نبایدها در رواندرمانی، فکر میکنم جمع استادان عزیزی که در اینجا هستند، خیلی مسلطتر و قویتر از من هستند. قبل از اینکه دو سه مورد را مطرح کنم، خبری بدهم و آن اینکه در تیرماه سال آینده در نهمین کنگرۀ شورای جهانی رواندرمانی که در مسکو برگزار میشود،WCP اگر بخواهند عزیزان در اینترنت جستوجو کنند و وارد شوند و مقاله بدهند، هنوز باز است .(WCP MOSCOW 2020) هشتمین کنگرۀ بینالمللی شورای جهانی رواندرمانی در سال 2017 در پاریس تشکیل شد که هر سه سال یکبار تشکیل میشود و برای دو دوره در آن کشوری که باید برگزار شود، داوطلب میخواهند. در سال 2017 که در پاریس برگزار شد، از تمام کشورهای دنیا نمایندهای آنجا بود که خودشان انتخاب کرده بودند و در سال 2017 اعضای شورا تصمیم گرفتند که در سال 2020 در مسکو باشد. در سال 2023 در وین است و در سال 2026 داوطلب میخواهند که یک کشور باید داوطلب شود. بستگی دارد به اینکه آن کشور چه ارائهای داشته باشد. یک Presentation خوب باید در شورا داشته باشد و صادقانه میگویم در سال 2017 من ایران را بهعنوان کاندیدای 2026 اعلام کردم، ولی قصد نداشتم پیگیری کنم، چون نمیدانستم وقتی یک کنفرانس بینالمللی مانند شورای جهانی رواندرمانی در کشوری برگزار میشود، تا چد حد باید ساپورت خیلی قوی داشته باشد، اما چند روز پیش که با جناب آقای دکتر حاتمی صحبت کردم، ایشان گفتند که ما میتوانیم داوطلب شویم. بنابراین وقتی یک انجمن علمی حمایت میکند و بعد قراردادهایی را با دانشگاه میبندد و سازمان نظام روانشناسی و مشاوره نیز حمایت میکند، قطعاً میتوانیم کاندیدای خوبی باشیم. البته مالزی سالهاست که کاندیداتوری خود را اعلام کرده و موفق شده است، مسکو برای سال 2020 انتخاب شد؛ یک رقابت است، البته وضعیت کشورها را هم بررسی میکنند. حتی در پاریس وقتی 2020 مطرح شد و مسئلۀ چچن را مطرح کردند، مسائل دیگر را مطرح کردند که ممکن است آنجا امنیت نداشته باشد و بالاخره اطمینان شد.
به نکتهای در مورد رواندرمانی در اتریش اشاره کنم، کسی میتواند رواندرمانگری انجام دهد که بعد از فارغالتحصیلی در هر رشتۀ روانشناسی حتی روانشناسی بالینی مدرک رواندرمانی داشته باشد؛ ممکن است فردی Ph.D در روانشناسی بالینی داشته باشدْ ولی باید مدرک جداگانۀ رواندرمانی داشته باشد که آن هم دو مرحله را طی میکند؛ اولین مرحله این است که خودش باید درمان شده باشد، خودش باید زیر نظر یک استاد درمانگر رواندرمانی شده باشد. نکتۀ دیگر اینکه باید مراحل درمان کامل یک مراجع را زیر نظر یک استاد هر هفته یا یک هفته در میان ارائه دهد، یک کار رواندرمانی انجام داده و گزارش دهد. بعد جلسۀ متخصصان تشکیل میشود و میگویند شما صلاحیت ارائۀ رواندرمانی را دارید یا خیر. فکر میکنم مرحلۀ پیچیدهای خواهد بود که اگر بتوان این کار را در ایران انجام داد، از خیلی از صدماتی که ممکن است مراجعان ما بخورند، محفوظ خواهیم بود.
چند نکته را در خصوص بایدها و نبایدها در رواندرمانی عرض کنم. ما بهنوعی با جوانترها برخورد کنیم که آنها به بزرگتر حرمت بگذارند، این ممکن نمیشود مگر اینکه خودمان این کار را انجام دهیم، خودمان به آنها احترام بگذاریم و زیر بال و پرشان را بگیریم. هر استادی چند نفر را زیر بال و پر خودش داشته باشد و آن حرمتها را بهصورت عملی با الگو بودن خودش آموزش دهد. اخلاق حرفهای را خودمان باید رعایت کنیم، اگر توانستیم اخلاق حرفهای را رعایت کنیم، بیشک کسانی که با ما کار میکنند، اخلاقمحور خواهند بود. علاوهبر اخلاق حرفهای، اخلاق کلی را نیز باید در نظر بگیریم، آن هم بهصورت عملیاتی؛ اینها آموزشهایی نیست که تئوری باشد. یک ضربالمثل هست در ایران: «هرچه درخت پربارتر، سر به زیرتر»، اگر ما تواضع علمی داشته باشیم و اگر اینطور باشیم، اتوماتیک الگو خواهیم بود. ما حق نداریم دروغ بگوییم، من معتقدم دروغگویی باید جرم تلقی شود، مثلاً همانطورکه کسی را که دزدی کرده میگیرند، محاکمهاش میکنند، کسی را که دروغ میگوید، نیز باید محاکمه و دادگاهی شود و اگر ثابت شود دروغ گفته است، باید محکوم شود. من هیچ مصلحتی را برای دروغگویی نمیدانم، هیچ مصلحتی. در جایی این مسئله را مطرح کردم، یکی از استادان بزرگوار گفتند: مگر اینکه منافع ملی به خطر بیفتد. گفتم نه، اگر منافع ملی به خطر بیفتد من نمیگویم، نمیتوانیم باب دروغ را باز کنیم. یکی از علما مطرح کردند که اگر جان کسی در خطر باشد، گفتم نه، ما در شرایطی قرار نمیگیریم که بخواهیم جان کسی را نجات دهیم. اول از ریشه ببندیم. گفتند: مگر زن و شوهری را بخواهند آشتی دهند، گفتم: وقتی متوجه شوند دروغ بوده است، بسیار بدتر است. اشاره کردم به کلیپی که مدتها پیش پخش شده بود و یکی از علما مطرح میکرد که میتوانی دروغ بگویی. دوست نداری زنت را بگو دوستت دارم. گفتم: نه، آن زن وقتی بفهمد دروغ بوده بدتر میشود. خب یکی از علما هم که خیلی حرمت داشت و دارد، گفتند: روایت داریم که در جاهای مختلف در شرایطی میتوان دروغ گفت. گفتم: من باورم نمیشود از زبان یک معصوم این جمله بیرون آمده باشد که شما در شرایطی مجوز دارید دروغ بگویید. اما اگر گفتند بله چنین موضوعی وجود دارد، باید ببینیم در چه شرایط زمانی و مکانی بوده است. بسیاری از مواردی که بهعنوان روایت برای ما نقل میکنند، زیربنایش غلط درمیآید. توضیح دادم، همۀ آن عزیزان که چنین استدلالهایی را برای صدور مجوز دروغگویی میآوردند، از جمیع جهات از من بالاتر بودند، اما من فهم خودم را از اخلاق و دین همین میدانم و یک اصل را هم قبول دارم مبنیبر اینکه خداوند هیچ حکم ضد عقل و ضد دین صادر نکرده است. بنابراین هر چیز دیگری که بگویند روایت است، ما میگوییم باید آن را بررسی کرد که مفهوم آن روایت در درجۀ اول ضد عقل و ضد علم است یا خیر. در درجۀ دوم اگر هم معصومی در شرایطی خاص راجع به موضوعی حرفی زد که مفهوم آن با عقل یا علم منافات داشت، باید بررسی شود آن موضوع واقعاً از زبان معصوم بیرون آمده یا فهم یک عالم از فرمایشهای معصوم نقل شده است. تازه اگر معلوم شد خود معصوم آن مطلب را مطرح کرده است، باید دید در چه شرایط زمانی و مکانی خاص مطرح شده و قابل تعمیم به همۀ زمانها و مکانها نیست.
نکتۀ دیگر آنکه نباید ماسک به چهره داشته باشیم، نباید آنچه را که هستیم، جور دیگری جلوه دهیم که اگر اینطور باشیم، کسانی که با ما کار میکنند، ماسکهایشان را برمیدارند. باید به دانشجویان بگوییم خودشان باشند. گاهی ممکن است بهایی هم داشته باشد، ولی خطر اینکه ماسک به چهره داشته باشیم، از نظر شخصیتی خیلی بیشتر است که بخواهیم بهایی را بپردازیم، اینکه تعادل فکری و روحی ما بههم میخورد و اینکه ما چیزی را فکر میکنیم و چیز دیگری را بر زبان میآوریم، خطر بسیار بزرگ برای ماست؛ علاوهبر آن آموزش اشتباه هم دادهایم. ما نباید پشت سر همکارانمان حرف بزنیم و بدگویی کنیم، چراکه بیتردید بدگویی به گوشش میرسد و چه قضاوتهایی صورت میگیرد. ما حق نداریم توصیهای را به دیگران بکنیم که خودمان به آن عمل نمیکنیم؛ چه بهصورت کلی و چه به مراجعان و چه به دانشجویان، حق نداریم به مراجعانمان توصیهای کنیم که خودمان به آن عمل نمیکنیم. باور دینی من این است که اگر چنین اتفاقی بیفتد، خداوند آن نفوذ کلام را از ما خواهد گرفت. ما باید قدردان زحمات دیگران باشیم. استادانی که از آنها آموختیم؛ خدا رحمت کند آقای دکتر اخوت و شاملو را، من در حضور آنها شاگردی کردم. خدا عمر باعزت و طولانی به آقای دکتر هاشمیان بدهد. من سختترین کیس را تحت نظارت ایشان جلو بردم. آقای دکتر شفیعآبادی، خانم دکتر نوابینژاد و همۀ عزیزانی که از آنها خیلی یاد گرفتم. قدردانی از کسانی که استاد ما بودند و از آنها آموختیم. گاهی در دورههای دانشجوییمان با استادمان اختلافنظر داریم، اگر توانستیم قدر استادمان را بدانیم و حرمتشان را نگاه داریم، آن وقت حرمت ما نیز نگاه داشته خواهد شد. به نظر من باید یک پاتوق داشته باشیم. حالا دکتر حاتمی با عنوان شبهای رواندرمانی گفتند؛ خیلی خوبه یک پاتوق داشته باشیم. یک روز یا یک شب ثابت، هفتگی یا ماهیانه، اگر هفتگی باشد، ممکن است خیلی از ما نرسیم، هفتهای یکبار، دو هفته یکبار و در یک روز ثابت و در جایی ثابت این پاتوق را داشته باشیم و به بحث و تبادل نظر و گفتوگو بپردازیم.
بهگونهای نباشد که بگوییم میخواهیم سخنرانی کنیم، آنجا کیسهایی که داریم مطرح کنیم. به نظر من این میتواند مفید باشد. در آخر این موضوع را میگویم؛ در همدان که بودم، شبهای جمعه معرکه برگزار میشد. معرکه گرفتن یعنی به مناسبتهای مختلف افراد میآمدند زنجیر پاره میکردند. انواع و اقسام معرکهها وجود داشت که افراد جمع میشدند. میگویند روزی کودکی با پدرش میآمده، پدر به این معرکه که میرسد، بچه را در آغوش میگیرد، بچه را بلند میکند تا وسط معرکه را ببیند. پسر به محض اینکه میبیند میگوید: بابا تو برو من میبینم!! آن بچه در آغوش پدر است و فکر میکند که دیگر احتیاجی به پدر ندارد. و السلام علیکم و الحمدالله و برکاته
هر کس در ایران بخواهد روان درمانی کند فرقی نمیکند، روانپزشک باشد یا روانشناس باید دوره تخصصی گذرانده باشد واز سازمان نظام روانشناسی ومشاوره پروانه فعالیت بگیرد و بعد خدماتش را ارائه دهد.
دکتر خلعتبری
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
«بسمالله الرحمن الرحیم»
سلام عرض میکنم خدمت همه بزرگواران، همکاران عزیز و پیشکسوتان روانشناسی و خیر مقدم میگویم خدمت پروفسور ریف که جلسهی ما را مزین کردند؛
در تعریف نابهنجاری 3 ملاک اساسی داریم که یک ملاک آن به ملاکهای فرهنگی – اجتماعی برمیگردد. 3 ملاک داریم: ملاک آماری که بحث نرم است، ملاک فرهنگی – اجتماعی که بحث ارزشهای فرهنگی است و ملاک روانشناختی؛ در واقع در نگاه آماری دچار مشکل میشویم، بنابراین نگاه فرهنگی به آن اضافه شد، در نگاه فرهنگی هم دیدیم ارزشهای فرهنگی نسبی هستند و از جامعهای به جامعه دیگر متفاوتند، در یک جامعه هم ممکن است با ثبات نباشد و اگر در یک جامعه هم وجود داشته باشد همگان به آن پایبند نباشند، به همین دلیل به ملاک دیگری تحت عنوان ملاک روانشناختی روی آوردیم که آنجا بحث این است که فرد بتواند از حداقل پتانسیلهایش استفاده کند و بتواند در جهت رفاه خودش و رفاه جامعه گام بردارد. میدانیم ما وقتی از نشانههای بیماری صحبت میکنیم، مثلاً در مورد هذیان (Delusion) یک باور غیر منطقی است که قابل اصلاح نیست و با توضیح دادن و یا ویژگیهای فرهنگی آن جامعه همخوان نیست. ما در نگاه تشخیصی هم میبینیم که بافت فرهنگی برای ما مهم است. اگر ما بخواهیم یک رواندرمانگری خوب را دنبال کنیم باید به 3 مورد توجه کنیم:
اول: خودم چه علاقمندی دارم و ذهنم چه چیز را دنبال میکند.
دوم: بافت فرهنگی و جامعه من چه چیز را تقاضا میکند.
و سوم: مشکل مراجع چیست؟
مثلاً من که در بافت رفتاری کار میکنم با توجه به مشکل مراجع نوع درمان را انتخاب میکنم؛ اگر مراجع من دچار مشکلی باشد که مشکل در محور 1، DSM قرار بگیرد مثلاً افسردگی دارد یا دوقطبی، پنیک و یا آگورافوبیا یا PTSD دارد، مطمئناً در دیدگاه رفتاری سراغ CBT میروم و سعی میکنم با درمان شناختی – رفتاری نوع درمانم را دنبال کنم ولی اگر مراجع نا امنی را مطرح کند، مشکل بین فردی را مطرح کند. مشکلی که دائماً درگیرش بوده، مشکل شناختی دارد که از قبل با او بوده مطمئناً برای او CBT خیلی جواب نمیدهد، اینجاست که من سراغ طرحواره درمانی میروم و اسکیما را برایش انتخاب میکنم یا بعضی وقتها مراجعانی که میبینم دچار فقدان، درد مزمن و یا لجبازی هستند، مطمئناً برای این فرد سراغ درمان ACT میروم و سعی میکنم درمان پذیرش و تعهد را برایش انتخاب کنم. پس انتخاب نوع رویکرد درمانی به سه چیز بر میگردد: اینکه خودم به چه چیز علاقه دارم؟ جامعه من به چه چیز نیاز دارد؟ و مشکل مراجع من چگونه است؟ بنابراین بافت فرهنگی برای ما خیلی مهم است. ما الآن وقتی درمانهای جدید را میبینیم، درمانهای موج سوم رفتار درمانگری مثل ACT، DBT و حتی درمان CFT که الآن دارند کار میکنند همه بر فرآیند کار میکنند، دیگر دنبال تغییر رفتار به صورت مستقیم و غیر مستقیم نیستند. درمانهای موج اول رفتار درمانگری بیشتر با کارهای پاولف و اسکینر و پیروان اینها بیشتر سعی میکردند رفتار را تغییر دهند. آن هم مستقیماً، رفتار درجه اول را دنبال میکردند. اینها سعی میکردند مستقیماً تغییر رفتار را دنبال کنند؛ چون معتقد بودند انسان یک ماشین غول پیکر است که ما باید ویژگیهای این ماشین را بشناسیم و تطابق الگو ایجاد کنیم. اما بعد از مدتی دیدیم که رفتارگرایی پاسخگو نیست و کم کم CBT آمد، چون شناخت و ذهن را مطرح کرد و باز دنبال تغییر رفتار بود چون CBT معتقد است آنچه که آسیب زننده است شناخت است. شناخت را در 3 سطح افکار اتوماتیک، افکار میانجی و افکار بنیادی دنبال میکند. بازسازی شناختی را دنبال میکند چون معتقد است اگر ما بازسازی شناختی انجام دهیم، میتوانیم رفتار را تغییر دهیم چون معتقدیم که برانگیختگی فیزیولوژیکی، هیجان و رفتار تحت تأثیر شناخت است، بنابراین میتوانیم ثبت شناخت را بازسازی کنیم. اما درمانهای موج سوم الآن بیشتر روی بافتار تأکید میکنند. اما وقتی به ACT نگاه میکنیم روی بحث بافتارگرایی کارکردی و زمینهگرایی کارکردی اهمیت میدهد. یعنی در کدام بافتها، یعنی اگر یک رفتار قرار است معنا پیدا کند باید محرکهای پیشایندی، محرکهای قبلی، تاریخی، فطری و حتی محرکهای کنونی و پیامدی هم در نظر بگیریم. رفتار برای آن بافتار معنا پیدا میکند این رفتار خوبه یا بد؟ در بافتار معنا پیدا میکند، مثلاً داد زدن، کجا میخواهم داد بزنم. در این سالن میخواهیم داد بزنیم یا وسط شعار دادن برای تظاهرات، بافت است که تعیین میکند آن رفتار چگونه است.
این است که ما میگوییم بافتارهای فرهنگی چی هست، بسیار اهمیت دارد. در درمانهایی مثل شفقت که دکتر گیلبرت معرفی کرده، آقای دکتر کولتز هم کتابهای خوبی در این زمینه نوشته، الآن روی همین کار میکنم، اگر به مراجع نشان میدهیم در مغز سعی میکند بین محرکهای غیر شرطی و شرطی پیوند ایجاد کند، این پیوند مغزی فقط به خاطر علامت آموزی است که به تو و بقا و سازگاری تو کمک کند. اگر تو میآیی بین محرکهای پیشایندی و رفتار پیوند ایجاد میکنی و محرک تمیزی و محرک های پیامدی در واقع تقویت و تنبیه این دنبال این است که راه حلها را پیدا کنی و به بقای خودت کمک کنی. حتی اگر در درمانهای جدید میآییم سیستمهای تکاملی را توضیح میدهیم و سیستمهای تنظیم هیجان را، سیستم تنظیم هیجانی امنیت و آرامش، سیستم سایق و سیستم تهدید که قبلاً توسط هر دو معرفی شده بود. سیستم تهدید و سیستم سایق ولی الآن دکتر گیلبرت سیستم امنیت را مطرح میکند و میگوید ما دیگر نباید دنبال جست و جوی امنیت باشیم باید احساس امنیت کنیم. اینجاست که وقتی ما فرآیند مغز قدیم و جدید را به مراجعانمان توضیح میدهیم هدفمان این است که به او نشان دهیم که این ربان و ویژگیهای زبانی اگر ما دچار چسبندگی شویم دچار آسیب میشویم. اگر دچار مبارزه شویم دچار آسیب میشویم. این است که میگوییم بافتار خیلی اهمیت دارد. بافتارهای زبانی معنای تحتالفظی واژهها وقتی چسبندگی ایجاد کند، آسیب میزند، به خاطر همین درمانگریهای موج جدید بیشتر دنبال این هستند که نگاه بافتاری داشته باشند. ما باید در ایران این نگاه بافتاری را دنبال کنیم. با توجه به فرهنگ خودمان و با توجه به ویژگیهای بافتی خودمان به مسأله نگاه کنیم، چون نگاه فرآیندی است. چون نگاه فرآیندی است دنبال تغییر رفتار نیست. چه مستقیم و چه غیر مستقیم دنبال تغییر ویژگیهای زبانی است؛ یعنی ویژگیهای اجتماعی یعنی ما میخواهیم مراجعمان به گذشته نرود و به آینده هم نرود. تحقیقاتی که کاپارین در زمینه ذهنآگاهی شروع کرد در زمینه ذهنآگاهی در واقع این فرآیند مداری را بنیانگذاری کرد و بعد مارشا لینهان در DBT و بعد استیون هیز در ACT و بعد هم لیگوردو در شفقت که همهاش در بحث ساختار است. یک درمانگر در یک رابطه خوب خوب باید 4 تا نقش ایفا کند: نقش اول: نقش معلم، یعنی یک درمانگر در اتاق درمان اولین گامی که بر میدارد، ارزیابی است. دومین گام مفهوم سازی مراجع برای دادن آگاهی است و بعد پرسشگری سقراطی و اکتشاف هدایت شده است برای ایجاد بینش که بازسازی شناختی صورت بگیرد. یعنی ما در درمان وقتی میخواهیم مراجع را مفهوم سازی کنیم دنبال چه هستیم؟ مشکل مراجع چه هست؟ از چه زمانی شروع شده؟ کجاها تشدید میشود؟ عوامل زمینه سازش چی هست؟ آن مشکلات کجاها برانگیخته میشوند؟ چه چیز در تداوم آن مشکل نقش دارد؟ رواندرمانی با هر رویکردی این را دنبال میکند. رواندرمانی ACT میگوید ارزشها را بیدار کنیم، متعهد کنیم، رفتار موثر و کارآمد انجام دهد. در درمان شفقت نگاهی مشفقانه با تجسم ایجاد کنیم، تصویرسازی ذهنی، فرد رنگآمیزی مشفقانه کند، نامه نویسی مشفقانه کند و یا مکان امن مشفقانه درست کند. و در درمان CBT بازسازی شناختی کنیم و در طرحواره هم این بازسازی شناختی را به بازسازی هیجانی گره میزند.
امروزه درمانها به سوی بافتارگرایی رفتند، در واقع به طرف ساختهای فرهنگی و بافتار فرهنگی این است که باید در فرهنگمان هم این را دنبال کنیم. هر کس در ایران بخواهد روان درمانی کند فرقی نمی کند، روانپزشک باشد یا روانشناس باید دوره تخصصی گذرانده باشد و از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره پروانه فعالیت بگیرد و بعد خدماتش را ارائه دهد.
همانطور که دکتر خدایاری فرد گفتند در وین کسی که دکتری روانشناسی بگیرد، زمانی که خودش دورهها را نبیند و خودش سوپروایزر نگیرد و خودش هم نظارت نگیرد و خودش هم رواندرمانی نشود حق رواندرمانی ندارد. انشاءالله ما به جایی برسیم که بتوانیم در این مسیر گامهای خوبی برداریم و موفق شویم.
ما امروز صبح با جناب آقای دکتر حاتمی صحبت میکردیم، متوجه شدیم که هر دو کشور ایران و آلمان در مرحلهی تغییر در رواندرمانی هستند و خیلی خوشحال هستم که تجربیات مشترک را از همدیگر یاد بگیریم.
پروفسور وینفرد ریف:
«عضو هیأت مدیره انجمن روانشناسی بالینی و درمانهای روانشناختی اروپا»
به نام خدا
عصر به خیر، افتخاری است برای من که امروز به این کنفرانس دعوت شدم، ما امروز صبح با جناب آقای دکتر حاتمی صحبت میکردیم، متوجه شدیم که هر دو کشور ایران و آلمان در مرحلهی تغییر در رواندرمانی هستند و خیلی خوشحال هستم که تجربیات مشترک را از همدیگر یاد بگیریم. من اول نکات علمی را میگویم و بعد در خصوص آلمان میگویم و نکاتی که در زمینهی سایکوتراپی در آلمان هست. ابتدا در مورد شهر خودم ماربورگ بگویم، که یک شهر قدیمی هست و ماربورگ شبیه این شهرهاست و آن ساختمان البته آن ساختمان ما نیست ولی امیدوارم به زودی به آن نقل مکان کنیم و آن دانشکده 600 سال قدمت دارد. قدمت ایران زیاد نیست ولی آلمان قدمت زیادی دارد. Clinical psychology and psychological therapy ژورنالی آنلاین است و برای همگان باز است. در مورد کامپوتنس روانشناسان و روشهای رواندرمانی در ماه اول صحبت کردیم و کار سادهای هم نیست و نشستیم و در این زمینه صحبت کردیم و این موضوعی هست که در ایران هم مورد توجه است. در خصوص کامپوتنسی روانشناسان و روشهای رواندرمانی در خصوص اینکه چه کسی سایکوتراپیست هست میتونیم خیلی موثر باشیم و آموزشهایی که در این خصوص داده میشود میتواند متفاوت باشد. ولی بعضی موقعها ما در آلمان خیلی سختگیر هستیم برای این موضوع و آموزشهای لازم مرتبط با این هست که چه کسی در جامعه سایکوتراپیست شناخته میشود. در خصوص اینکه چه رویکردی در سایکوتراپی انتخاب کنیم راهش این است که علاقمندیهای شخص در نظر گرفته شود و یک درمانگر انتخاب کنیم که چه شیوه درمانی دارد. ولی از طرف دیگر جامعه را داریم و این جامعه هم حق این را دارد که بهترین درمان را دریافت کند. چه کسی به سایکوتراپی نیاز دارد؟ کسانی که اختلالات روان دارند میتوانیم به آنها سایکوتراپی بر پایهی مطالعات پیشنهاد بدهیم. اما راه دیگر آن است که بر پایه مطالعات اپیدمیولوژی مثلاً جمعیت ایران و آلمان تقریباً 80 میلیون جمعیت دارند، بعد میتوانیم تصمیم بگیریم مثلاً 8 میلیون از جمعیت نیاز به رواندرمانی دارند.
این در مطالعات نشان داده که در بیشتر اختلالات خط اول درمان سایکوتراپی پیشنهاد شده و ما باید نگاه کنیم چطور میتوانیم این را به کسانی که نیاز دارند انتقال بدهیم.
دو بزرگوار در ایرلند و بریتانیا این تلاش را انجام دادند که گسترش بدهیم دسترسی به درمانها و این مرد کلارک خیلی خوب توانسته قانع کند که اگر ما دسترسیها را به رواندرمانی افزایش دهیم این هزینه اثربخشی خیل خوبی دارد. اینها در سال 2008 شروع کردند.
هدف اولشان فراهم کردن انتخاب رواندرمانی برای 5/1 میلیون بیمار در سال بود و هدف دومشان هم این بود که 75% بیماران این درمان را پس از مراجعه اولشان ظرف 6 هفته دریافت کنند و این را با توجه به گایلندهایی که فرمودند گایلند خوبی هم انگلیس دارد انجام میدهد و رواندرمانی را به عنوان اولین خط درمانشان انجام دهند. این روش Apply کردن سایکوتراپی برای همه جامعه در مطالعاتی که شروع کردند نشان دادند که 20% ریکاوری داشته ولی در حال حاضر نشان میدهد که مریضها نزدیک به 50% ریکاوری را پس از اجرای این برنامه در انگلستان تجربه کردهاند. در آلمان چه اتفاقی افتاد؟ 20 سال پیش ما اولین قانون در زمینه رواندرمانی داشتیم که در واقع Psychology و Psychotherapy را پروفشنال کرده و رفته زیر نظر نظام پزشکی و پول بیمهاش از آنجا پرداخت شد. در واقع در 20 سال پیش خانه روانشناسان تشکیل شد که همه فعالیتها را شکل میدهد و پس از اینکه فرد درجه M.A خودش را گرفت در مراکز سرپایی که تحت نظر دانشکده هستند و یا اینکه استاد خصوصی هستند باید دوره کارورزی خودش را بگذراند تا بتواند رواندرمانی انجام دهد؛ در حال حاضر 45 هزار نفر این دورهها را گذراندهاند. در حالیکه این موسسات نه تنها در آموزش دخیل هستند بلکه بستر بسیار مناسبی برای برای تحقیقات هستند، که در این مراکز صورت میگیرد. مرکز که به آنها UNIT گفته میشود فراوانیاش را در نقشه نشان داده است که هر دانشگاهی در شهرهای بزرگ این را دارد. در قانون جدیدی که در رواندرمانی آلمان هفته گذشته مصوب شد (که البته پروفسور ریف نمایندهی پروفسورهای روانشناسی آلمان و این رایزنی با مجلس برای تغییر این قانون در آلمان بودند). در این تغییر که انجام شد، در دوره B.A باید 20 واحد جداگانه چون گفتند کل آن 180 میشود، 20 تای آن را بایستی به روانشناسی بالینی (Clinical Psychology) اختصاص بدهند. مثلا Clinical Mental Disorder ها که بایستی ورود پیدا کند و برای دورهی Master هم بایستی مهارتهای علمی را کارگاههای آموزشیشان و Internship را ایجاد کنند، برای سایکوتراپی در آلمان. اما ویژگیهای آموزشی با کیفیت برای روانشناسان چه هست؟ بایستی شواهد و مدارک را نگاه کنیم نه اینکه مثلاً بگوییم که من باور دارم یا احساس میکنم که این روش خوبه، Psychodynamic خوبه یا CBT بایستی بر اساس اپیدنس باشد و آموزشها فقط به صورت سخنرانی نباید باشد بلکه به صورت بازی نقش (Role Play) باید باشد. و Supervisionهای زنده و ضبط شده چون در آلمان هر 4 جلسه رواندرمانی باید 1 جلسه Supervision داشته باشد که بعضی موقعها فرد به صورت زنده (Live) این کار را انجام میدهد. بعضی موقعها ویدیو را تماشا میکنند . در زمینه ارتقاء فردی، برنامههای عنوان کردن تجارب شخصی و بازتابهای شخصی خیلی خوب است. و اینکه اینها میتوانند توانمند شود برای فردی کردن درمان با توجه به شرایط مختلف درمان را برای آن فرد به صورت فردی انجام دهند و همین را براساس مسائل فرهنگی تنظیم کنند و اینکه این فقط مسئلهای بین ایران و آلمان نیست که دو تا فرهنگ دارد؛ در خود ایران و آلمان هم فرهنگها، مذهبهای و شرایط مختلفی وجود دارد و ما درمانها را باید براساس فردیات انجام دهیم. من با فرمایشات دکتر خدایاری فرد موافق هستم که موارد اخلاقی را هم باید در این دخیل کنیم. در مورد گسترش ارتباطات با همکاران ایرانی اولین Visit من به ایران 7 سال پیش بود و ارتباطات من با دانشگاههای اصفهان، شیراز و شهید بهشتی بود و با سایر جاها ما یک پروژه بینالمللی را شروع کردیم که ایده اولش این بود که بروی مهارتهای عملی تکیه کنیم. و شما به چه چیز نیاز دارید تا بتوانید به مراجعینتان کمک کنید و اساتید آن موسساتی که کارورزی را انجام میدهند، آموزشش را بعد از فارغالتحصیلی که Unit به آنها میگویند و Expert هایی آنجا هستند که پروژه را در آلمان حمایت میکنند و این پروژه در واقع آموزش آموزشدهندگان است که اینها بعداً آموزش دهند. در گروه اول ما نزدیک است که تمام شود و به من هم اشاره کردند که عضو گروه هستم. 10 هفته بود این برنامه که الآن در طی 3 سال، 8 جلسهاش تمام شده و بسیار خوشحال هستیم که در خدمت جناب آقای دکتر حاتمی هستیم که با همکاری با سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و انجمن مطالعات رواندرمانی انجام خواهیم داد.
JVCN اسامی کسانی هستند که در این پروژه ما را Support کردند؛ پروفسور هات وینگر که شخصیت بینالمللی شناخته شدهای در زمینه ترس و اضطراب است، پروفسور شوایگر که در زمینه اختلالات شخصیت و درمانهای جدید است. دانیال نیلکول که در زمینه CBT ، اسکیزوفرنی و سایکوز مهارت دارد. پروفسور هال ری که در زمینه زوج درمانی شخصیت مشهوری است. پروفسور فرد ریف هست که در زمینه اضطراب اجتماعی مشهور است و تا اینجا که گفتم هم اینها ایران آمدند و تدریس کردند غیر از پروفسور رتنبرگ که ایشان هم در زمینه شخصیت مرزی هست و پروفسور مارتین که ایشان هم در زمینه Emotion Revolution و شخصیت مرزی در دنیا مشهور هستند.
در پایان خیلی خوشحال هستم که الآن میتوانم با این انجمن جدید و بزرگانی که در آلمان هستند ارتباطی جدید را به مرحلهی جدید برسانیم. متشکرم
عضویت در انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
- عضویت پیوسته: کلیه فارغالتحصیلان رشتههای روانشناسی و مشاوره کارشناسی ارشد و بالاتر
- عضویت وابسته: کلیه کسانی که دارای درجه کارشناسی در یکی از رشتههای روانشناسی و مشاوره؛ و کلیه کسانی دارای درجه کارشناسی که مدت 5 سال در رشتههای روانشناسی و مشاوره شاغل باشند.
- عضویت دانشجویی: کلیه دانشجویانی که در رشتههای روانشناسی و مشاوره به تحصیل اشتغال دارند.
- عضویت افتخاری: شخصیتهای ایرانی و خارجی که مقام علمی آنان در زمینههای روانشناسی، علومتربیتی، علوم رفتاری و روانپزشکی و پایه علوم حائز اهمیت خاص باشد و یا در پیشبرد اهداف انجمن کمکهای مؤثر و ارزندهای نموده باشند (عضویت پیوسته).
- عضویت حقوقی: سازمانهایی که در زمینه علمی و پژوهشی مربوط فعالیت دارند یا افرادی با درجه کارشناسی که هیأت مدیره تصویب میکند (عضویت وابسته).
اولین کنگره ملی مطالعات رواندرمانی
- رواندرمانی تحلیلی رواندرمانی در بحران
- رواندرمانی روانپویشی مداخلات آموزش محور
- رواندرمانی مثبتنگر هنر درمانی
- موج اول رواندرمانگری رواندرمانی یکپارچهنگر و التقاطی
- موج دوم رواندرمانگری فرهنگ و رواندرمانی
- موج سوم رواندرمانگری رواندرمانی خانواده محور
- موج چهارم رواندرمانگری رواندرمانی کودک محور
- رواندرمانی وجودگرا واقعیت درمانی
- رواندرمانی دینی و معنوی رواندرمانی هیجان مدار
- رواندرمانی میانفردی رواندرمانی حمایتی
- رواندرمانی تحلیلی – شناختی اخلاق در رواندرمانی
- شفقت درمانی پژوهشهای نوین در رواندرمانی
- گشتالت درمانی
اسفند ماه 1399 – تهران برج میلاد
پیشنهادات خود را به ایمیل CongressIPSA@Gmail.com ارسال نمائید؛
اخبار انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
از تمام دانشجویان، فارغالتحصیلان و کلیه کسانی که تمایل دارند با بخش اخبار:
الف. رویدادهای رواندرمانی بینالمللی
ب. رویدادهای رواندرمانی ایران
ج. رویدادهای مهم روانشناسی و مشاوره ملی و بینالمللی
همکاری نمایند؛ لطفاً رزومه خود را به ایمیل Newspsychotherapyir@Gmail.com ارسال نمایند تا پس از بررسی اقدام لازم صورت پذیرد.
هیأت تحریریه اخبار انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
نقد و بررسی رویکردهای رواندرمانی
در نظر داشتیم از اردیبهشت ماه 1399 نقد و بررسی “رویکردهای رواندرمانی” را با حضور اساتید و متخصصان حوزههای مختلف شروع نمائیم؛ اما بدلیل محدودیتهای ایجاد شده ناشی از ویروس کرونا منتظریم، آیا امکان نقد و بررسی بصورت حضوری میسر میشود؟ در غیر از اینصورت بصورت مجازی انجام خواهد شد. روانشناسان و مشاورانی که تمایل دارند در این بخش مهم همکاری نمایند، یا پیشنهاداتی دارند به آدرس ایمیل Surveypsychotherapy@Gmail.com ارسال نمایند.
دبیرخانه نقد و بررسی رویکردهای رواندرمانی ایران
انجمن در نظر دارد در حوزههای فوق مجلات علمی – پژوهشی راهاندازی نماید، کلیه کسانی که تمایل دارند با این مجلات همکاری نمایند یا پیشنهادات جدید ارائه نمایند، به آدرس ایمیل JurnaLIPSA@Gmail.com ارسال نمایند. |
مجلات علمی- پژوهشی انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
گزارشی از نخستین انتخابات هیات مدیره و بازرسان انجمن مطالعات روان درمانی
نخستین دوره انتخابات هیئت مدیره و بازرسان مجمع عمومی انجمن مطالعات روان درمانی ایران در روز پنج شنبه مورخ 20/04/1398 با حضور نماینده وزارت علوم تحقیقات و فن آوری در محل ساختمان انجمن مطالعات روان درمانی ایران برگزار شد. در این مراسم 100 عضو پیوسته انجمن مطالعات روان درمانی ایران، مشتمل بر اساتید برجسته کشورمان، فارغ التحصیلان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد حضور داشتند.
در پی ماهها تلاش هیئت مؤسس این انجمن با رایزنی با وزارت علوم تحقیقات و فن آوری، مجوز تأسیس این انجمن از سوی وزارت علوم صادر گردید و این امر رسما”در روزنامه آفتاب یزد در تاریخ 07/03/1398 به اطلاع عموم رسید.
در پی اعلام رسمی صدور این مجوز و بنیان گذاری انجمن مطالعات روان درمانی ایران، استقبال بی نظیری از این انجمن صورت گرفت و بدین ترتیب عضو گیری انجمن از این زمان آغاز گردید.
در گام بعدی اطلاع رسانی چند مرحله ای و چند رسانه ای به اعضای پیوسته انجمن، توسط تیم برگزاری انتخابات موجب گردید که حضور اعضاء مشتاق این انجمن در روز انتخابات چشمگیر باشد. در ابتدا و پس از تلاوت قرآن کریم دکتر محمد حاتمی نماینده هیئت مؤسس، گزارشی را در رابطه با چگونگی و روند تأسیس انجمن مطالعات روان درمانی ایران ارائه کردند و در رابطه با برنامه های آتی انجمن و اهداف تعیین شده برای آن گزارشی را ارائه دادند.
سپس اعضاء هیئت رئیسه معرفی شده و در مرحله نخست انتخابات؛ روزنامه مورد نظر برای درج آگهی های انجمن و میزان حق عضویت به رای گذاشته شد، نتیجه آراء اعضاء انجمن مطالعات روان درمانی ایران در این خصوص به شرح زیر است:
– روزنامه آفتاب یزد به عنوان روزنامه منتخب برای درج آگهی های انجمن انتخاب شد.
– حق عضویت در انجمن مطالعات روان درمانی ایران تعیین گردید.
پس از آن انتخابات اعضاء هیئت مدیره و بازرسان انجمن آغاز شد، در همین راستا 12 نفر کاندیدای عضویت در هیئت مدیره و 3 نفر کاندیدای بازرسی شدند و هریک از کاندیداها خود را معرفی کردند.
سپس مراسم رأی دهی به صورت مخفی آغاز شد.
نتیجه این انتخابات به شرح زیر است :
اعضای اصلی هیئت مدیره انجمن مطالعات روان درمانی ایران :
– دکتر محمد حاتمی
– دکتر امین رفیعی
– دکتر آرش رمضانی
– دکتر فریبرز باقری
– دکترحسن احدی
– دکترخدیجه ابولمعالی
– دکترعلیرضا احمدیان
اعضای علی البدل :
– دکترهادی هاشمی رزینی
– دکترمژگان سپاه منصور
بازرس اصلی :
دکترعلیرضا منشی ازغندی
بازرس علی البدل :
– دکتر دلبر نیروشک
– دکتر سمیرا رسولی
بدین ترتیب اعضاء هیئت مدیره و بازرسان انجمن به مدت سه سال تعیین شد.
فراخوان عضویت در انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
با تبریک به جامعه فرهیخته روانشناسی و مشاوره کشور بدینوسیله چگونگی عضویت در «انجمن مطالعات رواندرمانی ایران» به شرح زیر اعلام میشود؛
انواع عضویت:
- عضویت پیوسته: کلیه کسانی که در رشتههای روانشناسی، مشاوره و روانپزشکی دارای درجه کارشناسی ارشد و دکتری هستند.
- عضویت وابسته: کلیه کسانی که دارای درجه کارشناسی در رشتههای روانشناسی و مشاوره هستند و به مدت 5 سال در این رشته شاغل هستند.
- عضویت دانشجویی: کلیه دانشجویان رشتههای روانشناسی و مشاوره
- عضویت افتخاری: شخصیتهای ایرانی و خارجی که مقام علمی آنان در زمینههای روانشناسی، علومتربیتی، علوم رفتاری، روانپزشکی، علوم پایه و غیره ….. حائز اهمیت خاص بوده و یا در پیشبرد اهداف انجمن کمکهای موثر و ارزندهای نموده باشند (عضو پیوسته بدون حق رأی).
- عضویت حقوقی: سازمانهایی که در زمینه علمی و پژوهشی مربوط فعالیت دارند (عضویت وابسته).
نحوه عضویت:
- روش اول
- کپی کارت ملی، کپی آخرین مدرک تحصیلی یا کارت دانشجویی
- یک قطعه عکس 4×3 با زمینه سفید
- پرداخت فیش واریزی عضویت سالانه (عضویت سالانه برای دانشجویان 50 هزار تومان و سایر 100 هزار تومان) به شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۳۷۰۴۴۹۰۴۱ شماره حساب 8930771942 (بانک ملت شعبه کوی دانشگاه) به نام انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
- ارسال مدارک فوق به شماره واتس آپ 0471554-0912
- روش دوم: از طریق ثبتنام در سایت iranPSA.ir
پس از دریافت مدارک فوق کارت عضویت صادر و در اختیار اعضاء قرار میگیرد(هزینه کارت عضویت به عهده متقاضی است).
واحد عضویت انجمن مطالعات رواندرمانی ایران
در آخرین لحظات انتشار خبرنامه انجمن روان درمانی ایران از درگذشت اسطوره مشاوره کشور پروفسور باقر ثنائی ذاکر مطلع شدیم
ضمن عرض تسلیت به مناسبت درگذشت این دانشمند فرزانه و سرمایه برجسته جامعه روانشناسی و مشاوره کشور، یاد و نام این چهره ماندگار روانشناسی و مشاوره کشور را گرامی می داریم