💥چگونه یک مدیر خوب باشیم؟

یک سئوال که همواره در علم مدیریت مطرح بوده است، این است که چگونه می‌توان یک مدیر خوب بود و یک مدیر با انجام چه وظایفی می‌تواندبه یک مدیر مثبت و سازنده تبدیل شود.

همانطور که می‌دانیم مهمترین وظیفه یک مدیر هدایت تیم‌های کاری برای دستیابی به نتایج مطلوب می‌باشد. اگر این هدایت به درستی صورت پذیرد و رضایت اعضای تیم نیز تامین شود می‌توان مدیر را موفق و توانمند نامید.

پنج وظیفه اصلی یک مدیر خوب

برای یک مدیر خوب می‌توان وظایف مختلفی را تعریف کرد. مهمترین این وظایف عبارتند از:

۱- هدایت و رهبری
یک مدیر بایستی توانایی انگیزه دادن و ایجاد نگرش مثبت را بین اعضای تیم خود داشته باشد. یک تشکر ساده یا حتی تذکر دوستانه می‌تواند به اعضای تیم این بازخورد را بدهد که مدیر فعالیت‌های آن‌ها را مدنظر دارد و آن‌ها و عملکردشان برای مدیر مهم هستند. مدیران می‌توانند با استفاده از مشوق‌های مختلف به هدایت هدفمند کارکنان خود بپردازند.

۲- تیم‌سازی
یک مدیر موفق باید بتواند یک تیم همگون و منسجم را برای خود ایجاد کند. گزینش اعضای یک تیم کاری بسیار پیچیده‌ایی می‌باشد که یک مدیر خوب با دقت و صرف زمان زیاد آن را انجام خواهد داد. تعیین جایگاه درست برای اعضای تیم نیز از دیگر موضوعاتی است که می‌تواند یک تیم را به سمت موفقیت سوق دهد. مدیران بایستی همواره اشتیاق و انگیزه اعضای تیم‌های خود را در بالاترین درجه نگهدارند.

۳- نتیجه‌گرایی
یک مدیر کاربلد می‌داند که نتیجه گرفتن در امور مختلف می‌تواند جایگاه او وتیمش را ارتقاء دهد. تعیین اهداف درست و متناسب با استراتژی سازمان می‌تواند در نتیجه گرفتن تیم نقش داشته باشند. یک مدیر خوب، اهدافی متناسب با تیم کاری و توانایی‌های آن‌ها تعریف می‌کند و امکان آموزش برای اعضای تیم به جهت کسب مهارت در زمینه‌های مختلف را فراهم می‌آورد.

۴- ارتباطات و شبکه‌سازی
مدیری می‌تواند خوب و موفق باشد که بتواند ارتباطات قوی با سایر اعضا برقرار کند. هر چه شبکه ارتباطی بین اعضای یک تیم قوی‌تر باشد کار مدیریت تیم آسان‌تر می‌شود. ارتباطات موجود بین اعضای یک تیم باعث ایجاد حس اعتماد بیشتر بین آن‌ها می‌شود.

یک مدیر موفق باید بداند که ایجاد رابطه سالم و قوی با کارکنان می‌تواند باعث انتقال سریع‌تر پیام‌ها به او شود. بسیاری از پیام‌هایی که توسط کارکنان به مدیران منتقل می‌شوند حاوی نکات ارزشمندی در مدیریت کلان می‌باشند.

۵- پویایی و پیگیر بودن
تمامی وظایفی که برای یک مدیر خوب تعریف شد بر روی یکدیگر تاثیر دارند. یک مدیر بایستی پویا و فعال باشد و بصورت خستگی ناپذیر امور مختلف را کنترل و پیگیری نماید. نامیدی برای یک مدیر هرگز معنا نمی‌یابد. یک مدیربایستی بتواند با چالش‌های مختلف مقابله کند و همواره آماده تصمیم‌گیری‌های جدّی باشد. روحیه قویی که یک مدیر از خود بروز می‌دهد او را تبدیل به یک مدیر خوب خواهد کرد.

در مجموع یک مدیر خوب
انتقادپذیر است و سعی می‌کند شیوه‌های نادرست را اصلاح کند.
دارای ارتباطات قوی است که از این ارتباطات برای ایجاد تعامل و اعتماد متقابل بهره می‌برد.
دستیابی به نتایج برای او اهمیت ویژه‌ای دارد.
نقش مکمل را درون تیم دارد و سعی می‌کند ناتوانایی‌های افراد را پوشش دهد.
برای کارکنان خود ارزش بالایی قائل است.
هرگز به خود مغرور نمی‌شود.

نشر آکادمیک
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *