چگونه برنده شوید؟36 استراتژی باستانی برای موفقیت (کتاب الکترونیک)

چگونه برنده شوید؟36 استراتژی باستانی برای موفقیت

“سی و شش استراتژی“، مجموعه‌ای از توصیه‌هاست که در گفته‌های غنی از تاریخ و فرهنگ چین رمزگذاری شده‌اند. مشخص نیست که این مجموعه چه زمانی به عنوان کتاب گردآوری شده است. استراتژی‌های آن به وقایع دوره‌های “بهار و پاییز” (۷۷۰-۴۷۶ قبل از میلاد)، “دوره ایالات جنگنده” (۴۷۵-۲۲۱ قبل از میلاد)، “سلسله هان” (۲۰۶ قبل از میلاد تا ۲۱۹ میلادی) و “دوره سه پادشاهی” (۲۲۰-۲۶۵ میلادی) اشاره دارد. برخی از استراتژی‌ها به “سان تزو” و نوه اش “سان بین”، برخی به “ژوگه لیانگ” و برخی دیگر به مشاوران نظامی کمتر شناخته شده نسبت داده شده‌اند. همه منابع حداکثر تا سلسله تانگ (۶۱۸-۹۰۶ میلادی) تاریخ گذاری شده‌اند.

در فلسفه نظامی و نظریه سیاسی چین، سی و شش استراتژی در طبیعت یین یا “سایه” در نظر گرفته می‌شود، به این معنی که آنها در تاریکی و پنهانی بهترین عملکرد را دارند. در زمان‌های ناامید نیاز به اقدامات ناامیدکننده داریم و از آنجا که “سی و شش استراتژی” در زمان جنگ و درگیری به‌وجود آمد، اجتناب‌ناپذیر است که از آنها برای پیروزی در جنگ‌ها، پیروزی بر مخالفان و استفاده از موقعیت‌ها و زنده‌ماندن در صورت نزدیک شدن به شکست استفاده کنیم.

سه طبقه استراتژی دارد

سه دسته استراتژی وجود دارد – فعال، واکنشی و مستأصل.

استراتژی‌های فعال

“استراتژی‌های پیشگیرانه” اقداماتی هستند که به عنوان استراتژی‌های ترجیحی محسوب می‌شوند. این گفته سانزی را تکرار می‌کند: “بهترین راه برای پیروزی در جنگ، این است که در ابتدا جنگ نداشته باشیم.” یک استراتژی پیشگیرانه برای مراقبت از موقعیت‌ها قبل از به وجود آمدن مشکل طراحی شده است. این یک استراتژی بلندمدت است که به برنامه‌ریزی بلندمدت و چشم‌انداز نیاز دارد. پیش‌بینی به آینده کلید است و پیش‌بینی نیاز به تجزیه و تحلیل روند علل، شرایط و آثار دارد. در برنامه‌ریزی استراتژی‌های پیشگیرانه، ما باید سناریوهایی بسازیم و برنامه‌های اجرایی را برای هر سناریو توسعه دهیم.

استراتژی‌های فعال گاهی به عنوان استراتژی‌های “سیستم هدایت شده” نامیده می‌شوند. این بدان معناست که در حالی که آنها از نظر ماهیت کم خطر هستند و در حین اجرا به راحتی قابل تغییر هستند، نیاز به نظارت مستمر بر شرایط دارند. موفقیت این نوع استراتژی بر اساس توانایی ما در استفاده از بازخورد منفی برای تغییر استراتژی با تغییر شرایط است. این بدان معناست که ما باید در حالت آمادگی، آماده عمل در شرایطی باشیم که شرایط برای اقدام لازم است.

استراتژی‌های پیشگیرانه توسط توالی رویدادهایی هدایت می‌شوند که از زمان حال به آینده پیش‌بینی می‌شوند. وقتی شرایط تغییر می‌کند، استراتژی نیز باید تغییر کند. هیچ استراتژی ثابتی وجود ندارد؛ این ارزیابی مداوم از تغییر شرایط و اصلاح استراتژی، یک استراتژی فعال را مؤثر می‌سازد.

سرانجام، اگرچه استراتژی‌های پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع شرایط اضطراری طراحی شده‌اند، باید آماده باشیم تا زمانی که شرایط نگرانی‌های بلندمدت را به موضوعات فوری تبدیل می‌کند، یک استراتژی فعال را به یک استراتژی واکنشی تبدیل کنیم. عملیات اغلب طبق برنامه پیش‌نمی‌رود و ما باید بتوانیم خود را با شرایط متغیر وفق دهیم.

استراتژی‌های فعال با برنامه ریزی طولانی و به دنبال اجرای سریع مشخص می‌شوند.

استراتژی‌های واکنشی

هنگامی که استراتژی‌های پیشگیرانه شکست می‌خورند یا قابل اجرا نیستند، به استراتژی‌های واکنشی روی می‌آوریم. در اینگونه شرایط، استراتژی‌های واکنشی مستلزم اقدام فوری و برخوردار از رویکرد رویداد محور هستند. زمان کمی برای برنامه‌ریزی وجود دارد و باید به وضعیتی که در آن هستیم پاسخ دهیم و از منابعی استفاده کنیم که در آن لحظه در اختیار ماست. پیاده‌سازی سریع استراتژی‌های واکنشی به این معنی است که ما از مزایای گرفتن موقعیت‌های سودمند برای پیش‌بینی حرکت حریف برخوردار نیستیم. در این شرایط، اقدامات مخالفان شما، کارهایی را که انجام می‌دهید، تعیین می‌کند.

استراتژی‌های واکنشی گاهی به عنوان استراتژی‌های “سیستم بالستیک” نامیده می‌شوند. یک “سیستم بالستیک” بازخورد منفی‌ای ندارد که بر پرتابه هنگام حرکت به سمت هدف تأثیر بگذارد. مانند یک گلوله شلیک شده، شانس کمی برای اصلاح این استراتژی پس از عملی شدن وجود دارد. اجرای سریع این استراتژی مستلزم تعهد کامل در زمان کوتاهی است.

سطح خطر استراتژی‌های واکنشی متوسط است. در حالی که ما این تجمل را نداریم که با استفاده از بازخورد مداوم آهسته پاسخ دهیم، هنوز می‌توانیم نحوه پاسخگویی و پاسخ به چه چیزی را انتخاب کنیم. به عنوان مثال، در صورت قریب‌الوقوع بودن تهدیدهای متعدد، ممکن است پاسخ خود را به تهدیدهایی که بیشترین فشار را دارند در اولویت قرار دهیم.

آماده باشید تا در صورت بهبود شرایط، یک استراتژی واکنشی را به یک استراتژی فعال تبدیل کنید. هنگامی که واکنش‌های موفق موقعیت خطرناک را خنثی می‌کند یا اگر طرف مقابل آرام می‌شود، یک برنامه واکنش واکنشی باید به اقدامات پیشگیرانه تبدیل شود. با این حال، آماده باشید که در صورت شکست یک استراتژی واکنشی، یک استراتژی ناامیدکننده را اتخاذ کنید.

زمانی که در مبارزات نظامی، سیاسی و تجاری استفاده می‌شود، استراتژی‌های واکنشی مستلزم تصمیم‌گیری سریع، استقرار منابع انسانی و مادی از طریق تلفن همراه و ارزیابی فاکتورهای تهدید است. استراتژی‌های واکنشی با برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و به دنبال اجرای سریع مشخص می‌شوند.

استراتژی‌های ناامید کننده

استراتژی‌های ناامیدکننده در شرایط زندگی و مرگ، در مواقعی که گزینه‌های دیگری باطل شده باشند، به کار گرفته می‌شوند. این اقدامات شدید، پس از اجرا، باید به هر قیمتی دنبال شوند.

استراتژی‌های ناامیدکننده به دلیل پرخطر بودن، نیازمند برنامه‌ریزی پیچیده‌ای هستند. آنها “ناامیدکننده” نامیده می‌شوند زیرا در شرایط وخیم اجرا می‌شوند که هیچ گزینه دیگری در دسترس نیست. با این حال، آنها “ناامید” نیستند به معنایی که بی‌پروا هستند.

اجرای استراتژی‌های ناامیدکننده نیازمند شجاعت فوق‌العاده و آرامش مطلق است. افرادی که برای اجرای این استراتژی‌ها دعوت می‌شوند، باید متعهد و وفادار باشند و بدانند که در صورت شکست، ممکن است نیاز به فداکاری نهایی داشته باشند.

استراتژی‌های ناامیدکننده هرگز نباید استراتژی انتخاب اول باشند. آنها فقط زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند که استراتژی‌های فعال و واکنشی شکست بخورند.

استراتژی‌های فعال ترجیح داده می‌شوند و اگر اقدامات پیشگیرانه انجام شود، به احتمال زیاد مجبور به توسل به اقدامات واکنشی خواهیم بود. با این حال، اگر ما نیاز به استراتژی‌های واکنشی را درک نکنیم و برای آنها آموزش ندهیم، نمی‌توانیم با موقعیت‌های غیرقابل پیش‌بینی کار کنیم. همه چیز ممکن است اشتباه باشد و خواهد شد. اگر فکر کنیم که استراتژی‌های پیشگیرانه همه مشکلات را حل می‌کنند، در صورت وقوع بلایایی، ضرر خواهیم کرد.

به طور کلی، امیدواریم نیازی به استفاده از استراتژی‌های ناامیدکننده نداشته باشیم، اما باید پرسنل واجد شرایط را برای اجرای آنها آماده کنیم.

درباره سعید جوی زاده مترجم کتاب چگونه برنده شوید

سعید جوی زاده، استراتژیست و مدیر برند مطرح هوش پیروزی در ایران است. او به نحوی که با تمرکز بر روی کارهای اینترنتی، به عنوان یک کارآفرین و کسب‌وکار استراتژیست فعالیت می‌کند. سعید جوی زاده همواره به دنبال راه‌حل‌های پیروزآمیز در کسب‌وکار و زندگی شخصی است و این مهارت‌ها را به دانشجویان و مشتاقان آموزش می‌دهد.

سعید جوی زاده در زمینه پیروزی و شکوفایی حرفه‌ای و ماهر است و از تکنیک‌ها و روش‌های مختلف برای رسیدن به موفقیت استفاده می‌کند. سعید جوی زاده با تدریس روش‌های پیروزی و شیوه‌های موثر در کسب‌وکار و زندگی شخصی، در دانشگاه‌ها و شرکت‌های خصوصی و دولتی ایران فعالیت می‌کند.

از آنجایی که سعید جوی زاده یک کوچ حرفه ای در زمینه پیروزی است، همیشه در تلاش است تا راه‌حل‌هایی به دانشجویان و علاقه‌مندان آموزش دهد که به سرعت به نتایج مطلوب برسند. از این رو، سعید جوی زاده به ترویج پیروزی‌های زودرس و سریع در کسب‌وکار و زندگی شخصی می‌پردازد و به دانشجویان و علاقه‌مندان این صنعت یاد می‌دهد که چگونه با استفاده از روش‌های موثر و مدیریت مناسب به موفقیت دست‌یابند.

شش لستراتژی مهم مطرح شده در کتاب چگونه برنده شویم ترجمه دکتر سعید جوی زاده

در کتاب سی و شش استراتژی، شش نوع استراتژی مختلف به تفصیل شرح داده شده است. این شش نوع شامل راهبردهای پیروزی، راهکارهای فریب حریف، استراتژی‌های حمله، استفاده از هرج و مرج و سردرگمی برای رسیدن به هدف، راهبردهای خرابکاری و استراتژی‌های شرایط ناامیدکننده هستند.

راهبردهای پیروزی شامل روش‌های موثری هستند که به دست آوردن پیروزی در رقابت با حریف کمک می‌کنند. این راهبردها مانند ایجاد برنامه‌های کارآمد، استفاده از منابع بهینه و تلاش برای بالا بردن عملکرد هستند.

راهکارهای فریب حریف در برابر حملات حریف به کار می‌روند و شامل فریب یا انحراف از سمت حریف، تخریب امکانات حریف یا کاهش نفوذ حریف هستند.

استراتژی‌های حمله شامل اقداماتی هستند که باعث ضربه به حریف و سرکوب منافع او می‌شوند. این استراتژی‌ها مانند شکستن پایه‌های حریف، قطع تامین مالی و تخریب شبکه عرضه حریف هستند.

راهبردهای استفاده از هرج و مرج و سردرگمی برای رسیدن به هدف، شامل ایجاد شرایط جدید و پیچیده برای حریف و سردرگمی او در انجام کارهای خود است.

راهبردهای خرابکاری شامل دستیابی به هدف از طریق خراب کردن یا تخریب امکانات حریف هستند.

استراتژی‌های شرایط ناامیدکننده شامل ایجاد شرایطی هستند که باعث ناامیدی و سرخوردگی حریف می‌شوند و باعث کاهش تلاش او برای رسیدن به هدف می‌شوند.

استراتژی‌های پیروزی در کتاب چگونه برنده شویم

در راهبردهای پیروزی، هدف این است که با قریب به اطمینان برنده شویم. شما دارای منابع کافی برای متعهد شدن به عملیات هستید و می‌دانید که مزیتی نسبت به حریف دارید. کلید پیروزی استفاده از آن مزیت و کمترین تلاش برای رسیدن به حداکثر اثر است. برنده شدن تنها غلبه بر حریف نیست؛ بلکه به این معنی است که منابع خود را برای رسیدن به هدف کاهش نمی‌دهید. این نکات در حوادث تاریخی مرتبط با شش راهبرد پیروزی که در بخش ۱ ارائه شده است، نشان داده شده است.

راهبردهای پیروزی، شامل استفاده از منابع بهینه، برنامه‌ریزی کارآمد و تلاش برای ارتقای عملکرد هستند. در این راهبرد، باید از مزیت خود در مقابل حریف بهینه‌سازی کرده و با استفاده از تلاش کمتر، حداکثر اثر را برای دستیابی به هدف موردنظر خود داشته باشید.

اما پیروزی تنها به غلبه بر حریف نیست. بلکه به این معنی است که در راه به دست آوردن هدف، منابع خود را کاهش نمی‌دهید و به بهترین شکل ممکن از آنها بهره می‌برید.

در تاریخ، انجام عملیات‌های موفق و پیروزمند با استفاده از راهبردهای پیروزی به خوبی نشان داده شده است. برای مثال، در شش راهبرد پیروزی که در بخش ۱ مطرح شد، به مانند فتح قسطنطنیه توسط چنگیز خان و پیروزی نابغه جنگ سرد، اصول راهبردی پیروزی به کار گرفته شده است.

استراتژی راهکارهای فریب مخالف  در کتاب چگونه برنده شویم

در راهکارهای فریب حریف، استفاده ماهرانه از فریب کلید است. در هنر جنگی سانسو گفته شده است که در مسائل نظامی، استفاده از فریب کار عادی است. استراتژی‌های فریب خطرناک هستند، زیرا اگر فریب فاش شود، ممکن است عواقب فاجعه باری را تحمل کنید. بنابراین، باید به دقت و با دانش مورد نیاز، از راهکارهای فریب استفاده کرد.

برای ایجاد فریب، روش‌های مختلفی وجود دارد. در صورتی که شما ضعیف هستید و حریف شما قوی است، می‌توانید با ایجاد تصور نادرستی از قدرت خود، حریف را از حمله منصرف کنید. اگر می‌خواهید حرکت مشخصی بکنید، مانورهای خود را با دادن اطلاعاتی که به طرف مقابل توجه دیگران را جلب می‌کند، پنهان کنید. در موقعیت نامناسب، وانمود کنید که دوستانه رفتار می‌کنید و حریف را وادار به کنار گذاشتن گارد خود، تا شما بتوانید حمله را به طور غیرمنتظره آغاز کنید.

اگر نیاز دارید از دارایی با ارزشی محافظت کنید، می‌توانید یک هدف جعلی برای حمله به حریف ارائه دهید. وقتی حریف فکر می‌کند به هدفش رسیده است، شما می‌توانید آنچه که باید محافظت کنید را بی‌خطر نگه دارید.

اگر حریف نقطه ضعفی دارد، می‌توانید از آن ضعف بهره‌مند شوید. به او هدیه دهید، یا پیشنهادی را ارائه دهید که نمی‌تواند آن را رد کند. وقتی هدیه یا پیشنهاد پذیرفته می‌شود، می‌توانید درخواست لطف کنید.

در نهایت، هنگامی که مخالفان زیادی برای مقابله با شما وجود دارد، می‌توانید از فریب برای بازی مخالفان خود در برابر یکدیگر استفاده کرد. با این کار، می‌توانید اتحادها را از هم پاشانده و از اتحاد آنها علیه شما جلوگیری کنید.

راهکارهای فریب با مثال‌های تاریخی نشان داده شده‌اند که در قسمت ۲ به آنها پرداخته شده است.

استراتژی‌های حمله در  کتاب چگونه برنده شویم

در استراتژی های حمله، نکته اصلی تعیین نحوه حمله، هدف حمله و زمان حمله است. برای داشتن یک استراتژی حمله موفق، باید سه عامل گفته شده را با هم هماهنگ کرد. در حمله به نیروی برتر با نیروی پایین، تحرک و تاکتیک های ترساندن کلیدی هستند. هنگامی که حریف در ترس چیزهای ناشناخته فلج می‌شود و دچار سردرگمی می‌شود، بدون مبارزه تسلیم می‌شود. به دست آوردن پیروزی واقعی در یک حمله، نیاز به استفاده هوشمندانه از منابع و تفکر ابتکاری برای غلبه بر موانع و شاید حتی استفاده از آنها به نفع شما دارد. در صورتی که با موقعیت مستحکمی مواجه شدید، هرگز به محاصره خود بسنده نکنید؛ زیرا مدافعان در چنین شرایطی بهترین وضعیت را دارند. بهتر است با بیرون کشیدن مدافعان، شانس پیروزی برای شما فراهم شود.

در هر نبرد، پیروزی قلب و ذهن افراد بسیار مهم است. اگر رهبر مخالف را شکست دهید، سازمان و مردمی که به وی وابسته بودند، از بین خواهند رفت. بعد از آرام کردن شرایط، باید با کسانی که تسلیم شده‌اند، منصفانه و با شفقت رفتار کنید تا قلب و ذهن آنها را به دست آورید. همچنین، باید هیچگاه نیروهای حریف را در یک کرنر گیر نندازید؛ زیرا وقتی احساس می‌کنند هیچ جایی برای فرار ندارند، تا پای جان مبارزه می‌کنند. بهتر است فرار را برای آنها فراهم کنید تا با شکست دادن آنها، عزم آنها را تضعیف کنید و سرانجام به پیروزی برسید.

در صورتی که استراتژی‌های حمله معمول جوابگو نباشند، از وسوسه کردن حریف استفاده کنید. با حرص و طمع حریف بازی کنید و توجه آنها را به خطر بی حس کنید تا از توصیه‌های صحیح دور شوند. شش استراتژی حمله با مثال‌های تاریخی ثابت شده و در قسمت ۳ مورد بحث قرار گرفت

استراتژی هرج و مرج در کتاب چگونه برنده شویم

هرج و مرج و سردرگمی، سلاح‌های کشنده‌ای هستند که می‌توانند منجر به وحشت شوند. وحشت باعث نابودی سازمان می‌شود و زمانی که ساختار سازمان حریف شکسته شود، فرومی‌ریزد. اما استفاده بهینه از استراتژی‌هایی که از هرج و مرج و سردرگمی بهره می‌گیرند، می‌تواند به تبدیل موقعیت‌ها به متحدان و سلاح‌ها و افزایش منابع انسانی و مالی منجر شود.

راه‌هایی برای ایجاد سردرگمی در مقابل حریف وجود دارد که یکی از آن‌ها، نابود کردن پایگاه حریف خود یا فرسوده کردن آن است. زمانی که حمایت‌های حریف شکست خورده باشند، آن‌ها وحشت کرده و فرومی‌ریزند.

یک راه دیگر برای استفاده از هرج و مرج و سردرگمی، اطلاعات غلط به حریف داده شود. وقتی حریف نتواند بین حقیقت و دروغ تمایز قائل شود، در معرض ترس و تردید قرار می‌گیرد و آن‌ها را در برابر حمله شما آسیب‌پذیر می‌کند.

آشفتگی و پرتابه‌پرتی هم زمانی ایجاد می‌شود که حریف متوجه شود راه فرار او به خطر افتاده است. وقتی مردم متوجه می‌شوند که تعداد کمی از آن‌ها می‌توانند فرار کنند، وحشت زده می‌شوند و برای بیرون آمدن با یکدیگر جنگیده و سرانجام منجر به تجزیه در خط فرمان می‌شوند.

به‌علاوه، استفاده از هرج و مرج و سردرگمی می‌تواند باعث شود حریف شما باور کند که دشمن دشمن است و برعکس. این می‌تواند منجر به تفکیک مخالفان شما و تک‌تک انتخاب آن‌ها شود.

در کل، شش استراتژی کاربردی برای استفاده از هرج و مرج و سردرگمی و روش‌های پیاده‌سازی آن‌ها با استفاده از مثال‌های تاریخی در بخش ۴ شرح داده شده‌اند.

راهبردهای خرابکاری در کتاب چگونه برنده شویم

وقتی حریف شما به حدی قوی باشد که نتواند به صورت مستقیم وارد عمل شود، استفاده از استراتژی خرابکاری باید با دقت انجام شود. خرابکاری به صورت پنهانی و در جایی که حریف ضعیف‌تر به نظر می‌رسد، توصیه می‌شود. با این روش می‌توانید به طور پنهانی حریف را ضعیف کرده و هنگامی که یک توده حمایتی مهم برداشته می‌شود، به سادگی به یک حمله آشکار و مستقیم تبدیل کنید.

برای خرابکاری از دشمن، روش‌های زیادی وجود دارد. اگر دشمن قوی است، می‌توانید با وسوسه کردن زیردستانشان، حمایت آنها را از دست بدهید. همچنین، می‌توانید با ترغیب همکاران خود به ترک دشمن، حمایت جانبی او را بردارید. هنگامی که دشمن حمایت گروه‌های ذینفع و حامیان مالی را از دست بدهد، قطعاً سقوط خواهد کرد. روش دیگری برای خرابکاری از حریف، به دام انداختن او در موقعیتی غیر قابل تحمل است. این شامل حذف راه‌های فرار و عدم اجازه به آنها برای فرار و جنگیدن در روز دیگر می‌شود.

اکثر مردم فکر می‌کنند که استراتژی خراب‌کاری همیشه برای حذف حریف استفاده می‌شود. در واقع، دو نوع خرابکاری وجود دارد – خرابکاری “خصمانه” و خرابکاری “دوستانه”. خرابکاری “خصمانه” به منظور از بین بردن حریف طراحی شده است و قصد دارد مخرب باشد. اما، خرابکاری “دوستانه” به منظور کمک به دوستان طراحی شده است و قصد دارد مفید باشد.

خرابکاری “خصمانه” هرگز به عنوان راه‌حل مناسب برای حذف حریف استفاده نشود. در فصل 30 کتاب، “میزبان و مهمان را وادار به تبادل نقش کنید”، پادشاه شکست‌خورده و وزیرش با استفاده از اغواگری جنسی و فتنه دربار، فاتح خود را خراب کردند. با استفاده از خرابکاری خصمانه، نیازی به پنهان کردن اهداف پس از موفقیت نیست؛ اما در صورت شکست، باید عواقب آن را بپذیرید.

خرابکاری خصمانه به معنای تضعیف حریف با سوء استفاده از نقاط ضعف و نقص‌های او است. این روش در برخی موارد می‌تواند به جایگزینی از راه‌های قانونی و اخلاقی برای رسیدن به یک هدف، به‌کار گرفته شود که در این صورت باید به دقت بررسی شود که آیا این روش با ارزش‌های اخلاقی و حقوقی سازگار است یا خیر. همچنین، برای موفقیت در خرابکاری خصمانه، لازم است تسلط کامل به روش‌های ابزاری و زمینه‌هایی که حریف را ضعیف می‌کند، وجود داشته باشد.

لازم به ذکر است که استفاده از خرابکاری خصمانه ممکن است به سرعت منجر به شکست و عواقب جبران‌ناپذیر شود. در برخی موارد، حتی اگر به نظر می‌رسد که خرابکاری خصمانه در کوتاه مدت به تحقق اهداف شما کمک می‌کند، درازمدت ممکن است هزینه بالایی داشته باشد. در نهایت، انتخاب روش‌های مناسب و با ارزش اخلاقی و قانونی، بهترین راهبرد برای رسیدن به هدف مورد نظر است.

خرابکاری “دوستانه” به منظور کمک به دیگران و خیر طراحی شده است. در صورتی که یک دوست یا سرپرست نزدیک، قصد داشتن انتخاب‌های غیراخلاقی و غیرهوشمندانه را داشته باشد که می‌تواند به خود و دیگران صدمه بزند، ممکن است به راهبردهای خرابکاری متوسل شوید تا جلوی آن را بگیرید. در این روش، خرابکاری “دوستانه” (و حتی “اخلاقی”) صورت می‌گیرد که به خاطر کمک به دیگران و خیر انجام می‌شود و هدف آسیب رساندن به هدف وجود ندارد. در واقع، هدف (دوست یا بالاتر) نیز از خرابکاری سود خواهد برد. به عنوان مثال، در فصل 26 کتاب، “با اشاره به درخت توت در حالی که درخت ملخ را سرزنش می‌کنید”، یک وزیر با انجام خرابکاری، تصمیم ارباب خود مبنی بر تخلیه خزانه برای ساخت کاخ را عوض کرد و به جای آن، بودجه را برای بهبود رفاه شهروندان و تقویت دفاع اختصاص داد. این خرابکاری “دوستانه” بود که به دوست یا سرپرست شما نیز سود رساند و به منظور کمک به ارباب و مردمش انجام شد.

در خرابکاری “دوستانه”، بهتر است نیت خود را پس از موفقیت مخفی نگه دارید. اگرچه به نظر می‌رسد که این روش به هدف شما کمک می‌کند، اما در صورت کشف نیت شما، ممکن است باعث از دست دادن دوستی خود و حتی اخراج شوید. در این نوع خرابکاری، باید موازنه ریسک و سود با دقت بررسی شود.

برای موفقیت در خرابکاری، بهتر است راهبرد خود را به صورت پنهان اجرا کنید و تلاش کنید اهداف واقعی خود را پنهان نگه دارید. با ایجاد ظاهر کاذب و گاهی تظاهر به جنون، برنامه‌های خود را از حریف پنهان کنید.

سرانجام، راهبردی که بیشترین تأثیر را دارد و به‌طور همزمان خطرناک است، نفوذ به سازمان حریف و از درون آن به‌وسیله خرابکاری است. با شروع دوستی با حریف خود، می‌توانید به عنوان مشاور مورد اعتماد آنان فعالیت کنید و در نهایت به موقعیت رهبری آن سازمان دست یابید. این روش به عنوان “خرابکاری میزبان در حالی که مهمان آنها هستید” شناخته می‌شود.

در فصل 30، “نقش میزبان و مهمان را مبادله کنید”، این استراتژی توضیح داده شده است. شش راهبرد خرابکاری که در بخش قبلی مورد بررسی قرار گرفت، نشان‌دهنده استفاده از روش‌هایی برای به‌دست آوردن اطلاعات، سرقت و نفوذ بودند. در برخی موارد، خرابکاری می‌تواند برای کمک به دیگران و خیر نیز انجام شود، اما در اینجا هدف اصلی، نابودی سازمان حریف است.

برای موفقیت در این راهبرد، باید با دقت و هوشمندی عمل کرد. لازم است به طور پنهانی و با استفاده از روش‌های تظاهری، اهداف خود را از حریف پنهان نگه دارید. همچنین، در صورت کشف نیت شما، ممکن است باعث از دست‌دادن دوستی یا شناخت‌آوری شما شود. بنابراین، باید موازنه‌ای در هنگام ارزیابی ریسک و سود صورت گیرد.

در نهایت، نفوذ به سازمان حریف و خرابکاری داخلی، یکی از پیچیده‌ترین راهبردهای خرابکاری است و برای پیاده‌سازی آن، نیاز به توجه و دانش فنی و مهارت‌های اجتماعی و روابط عمومی وجود دارد.

کتاب چگونه برنده شویم مورد تحسین چه کسانی با ارگان هایی قرار گرفته است

کتاب “چگونه برنده شویم ” ایوا وونگ ترجمه سعید جوی زاده ، توسط افراد و نشریات مختلفی تحسین شده است. چند نمونه به شرح زیر است:

نیویورک تایمز، این کتاب را “راهنمایی برای کسانی که می‌خواهند به صورت سامان‌مند به اقدامات خود فکر کنند” نامیده است.

بیزینس اینسایدر این کتاب را در فهرست “14 کتاب الهام‌بخش الان ماسک” قرار داده است.

گاردین، این کتاب را “کتابی جذاب” نامیده و به نمونه‌های تاریخی گسترده آن تحسین کرده است.

فینانشیال تایمز، این کتاب را “سرگرم‌کننده و آموزنده” دانسته و به این نکته اشاره کرده است که “از منابعی از سان تزو تا جان بوید بهره برده است.”

این تنها چند نمونه از تحسیناتی هستند که کتاب ایوا وونگ ترجمه دکتر سعید جوی زاده دریافت کرده است.