ساختن ذهنیت میلیاردی (کتاب الکترونیک)

نویسنده: جانی ویمبری

مترجمین: سعید جوی زاده | علیرضا احمدیان | سعیده کوشکی

انتشارات: آکادمیک

چاپخانه و صحافی: دانشگاه خوارزمی

شابک: 5-06-5697-622-978

نوبت چاپ: اول/ 1400

شمارگان: 500 نسخه

فروشنده : academic 1

۳۵,۰۰۰ تومان

مقایسه
آیا قیمت مناسب‌تری سراغ دارید؟
بلیخیر
موجود در انبار
نقد و بررسی اجمالی

ساختن ذهنیت میلیاردی

چگونه از ارکان کارآفرینی برای به دست آوردن ثروت طولانی مدت استفاده کنیم

نویسنده

جانی ویمبری

 ترجمه

سعید جوی‌زاده | علیرضا احمدیان | سعیده کوشکی

بخش‌هایی از کتاب:

مقدمه

اینجا قبل از من هیچ میلیونر با نام خانوادگی ویمبری نبوده است. من اولین نفر هستم. پدرم سطل زباله بود. او بسیار سخت کوش بود. تنها چیزی که در او دیدم کار سخت بود. او یک میلیونر نبود، اما طرز فکر پدرم برای قرار دادن من و خواهران و برادرانم در خانه های چند میلیون دلاری از مسیر کامیون سرویس بهداشتی اش، ارتباط مستقیمی با بینش، گرسنگی و اشتیاق من به افزایش عظیم داشت.

دید فقط با نوردهی ایجاد می‌شود، و پدرم چه می‌دانست یا نه، دید من را دقیقاً به همان شکلی که گلف بازها توپ گلف خود را بالا می‌برند برای دید بهتر و مزیت تاب خوردن برای مسافت و سرعت بالا می‌برد. من کسی را در خانواده‌ام سیاه یا سفید نمی‌شناسم که در هنگام مرگ یک میلیون در بانک داشته باشد. وقتی بزرگ شدم، هرگز انتظار ارثی را نداشتم یا مشتاقانه منتظر نبودم که وقتی 18 ساله شدم به صندوق امانی دسترسی داشته باشم. چنین چیزی برای من وجود نداشت. اما این برای فرزندان من خواهد بود زیرا کتابی که شما می خواهید بخوانید توسط یک میلیونر واقعی، واقعی و نسل اول نوشته شده است.

با این حال، من می خواهم برای یک لحظه از پول عقب نشینی کنم. ابتدا می خواهم در مورد شخصیت شما صحبت کنم. موفق شدن – تبدیل شدن به آن میلیونر نسل اول در خانواده شما – همه چیز به شخصیتی که شما روی میز آورده اید ربط دارد. قبل از اینکه بتوانید به پول، موفقیت یا قدرت فکر کنید، ابتدا باید – باید – با شخصیت خود صحبت کنید. شخصیت واقعی شما، شخصی که هستید، در حالی که فقط شما و شما هستید. بدون شخصیت مناسب و بدون دانستن اینکه چه کسی هستید و چه توانایی هایی دارید، هرگز به موفقیت واقعی نخواهید رسید و حفظ خواهید کرد.

موفقیت واقعی باید از درون شروع شود. شما موفقیت را می سازید! موفقیت هرگز نباید باعث شود. به همین دلیل است که ذهنیت میلیونر باید از درون شروع شود، به طوری که شما نه تنها چیزی را که منجر به ثروت نسلی می شود به دست آورید، بلکه حفظ و حفظ کنید.

این چیزی است که این کتاب در مورد آن است. این در مورد تعطیل کردن فروش یا نحوه اداره یک شرکت چند میلیون دلاری یا نحوه کسب درآمد از فشارهای جانبی نیست تا بتوانید کار روزانه خود را رها کنید. این کتاب درباره ساختن شخصیتی است که برای موفقیت نیاز دارید. من کاملاً معتقدم افرادی که به طور مداوم برای توسعه موفقیت درونی شخصیت شخصی خود تلاش می کنند در نهایت موفقیت های خارجی زیادی خواهند داشت.

تقریباً به همه میلیونرهایی که به مربیگری یا آموزش کمک کرده‌ام، به هر مشتری تجاری شخصی که مربیگری کرده‌ام، و هر فردی که به او آموزش داده‌ام، وقتی با او ملاقات کردم، درهم شکسته و تشنه زندگی بزرگ‌تری بودند. امروزه، ارزش بسیاری از آنها میلیون‌ها دلار است، نه به دلیل مهارت تجاری یا توانایی آنها در متقاعد کردن افرادی که ملاقات می‌کنند برای خرید چیزی. نه. این به این دلیل است که من طرز فکر میلیونر دقیقی را که در من ریشه دوانده است، سه کلید مهمی است که آنها برای داشتن شخصیت یک میلیونر نسل اول نیاز دارند. اگر این کلیدها – این عضلات ذهنی – را نسازید و به طور مداوم آنها را تمرین نکنید، موفقیت شما جزئی و زودگذر خواهد بود.

قبل از اینکه کتاب را ورق بزنید و به سمت آن بشتابید ستون 1از خود بپرسید که آیا تمایل دارید گذشته را برای ایجاد یک خود جدید به هم بزنید. در اینجا هیچ میانبری برای به دست آوردن طرز فکر واقعی یک میلیونر نسل اول وجود ندارد. مطلقا بدون برش گوشه. هیچ تقلبی وجود ندارد. این زندگی شماست. شما باید کار را انجام دهید.

برای شروع به سوالات زیر پاسخ دهید:

  • آیا انگیزه ای دارید که خود را به فردی تبدیل کنید که به درستی می داند که کار نمی میرید، بلکه با تماشای اینکه کار شما منجر به ثروت نسلی می شود خواهید مرد؟
  • آیا به خود اجازه می دهید که یک بیانیه چشم انداز بنیادی را اجرا کنید که می گوید: «من به فرزندانم و فرزندانم بدهی نخواهم گذاشت، بلکه ثروت نسلی را ترک خواهم کرد. اعضای خانواده‌ام می‌توانند با کار من زندگی کنند، که آنها را برای کارهای شخصی‌شان غرق می‌کند، حتی اگر مسیرشان کاملاً متفاوت باشد.»

اگر به یک یا هر دوی این سؤالات پاسخ مثبت داده اید، آماده اید که طرز فکر یک میلیونر نسل اول را بپذیرید. تکرار ذهنیت میلیونر به مراتب بیشتر از تکرار یک صنعت یا محصول است. محصولات و صنایع تغییر می کنند و حتی می توانند بمیرند، اما طرز فکر میلیونر طوری طراحی شده است که برای نسل ها دوام بیاورد. آیا حاضرید فردی در خانواده خود باشید که در نهایت ثروتی پایدار خلق می کند؟ اگر چنین است، باید آماده باشید تا در مورد خودتان بیاموزید، به خودتان اجازه دهید چیزهایی را که فکر می‌کردید فراموش کرده یا پنهان کرده‌اید کشف کنید، و تبدیل به فردی شوید که شخصیت یک میلیونر نسل اول را دارد. اگر واقعاً میل شدید xx برای پیاده سازی این طرز فکر دارید و وظیفه تبدیل شدن به یک میلیونر نسل اول را بر عهده می گیرید، پس از شما دعوت می کنم ادامه مطلب را بخوانید.

سه کلید اساسی برای شخصیت هر میلیونر نسل اولی که من می شناسم عبارتند از:

ارزش:آیا برای خود و توانایی های خود ارزش قائل هستید؟ اگر واقعاً می خواهید در زندگی با پایه ای محکم موفق شوید، ابتدا باید ارزش شخصی خود را درک کرده و قدردانی کنید. همانطور که رد انگشت و DNA هر انسان منحصر به فرد است، چیزی منحصر به فرد در شما وجود دارد که فقط شما طراحی شده اید که قبل از عزیمت روی این سیاره بگذارید.

تمام پاسخ های شخصی شما صفحه به صفحه در طول سفر شما برای تکمیل این کتاب آشکار و آشکار می شود. ارزش شخصی شما مستقیماً با اعتماد به نفس شخصی و وضعیتی که در هر مکالمه، معامله یا ارائه می آورید، مرتبط است. اعتماد به نفس و حالت تنها زمانی نمایان می شود که بتوانید واقعاً ارزش خدادادی خود را شناسایی کرده و در آن قدم بردارید. دنیا برای نسل های زیادی از کسانی که به ارزش شخصی واقعی خود دست می زنند سود می برد.

ایمان:آیا به خودت ایمان داری؟ در ایده های شما نیست. در تیم شما نیست. در محصول شما نیست. در وب سایت شما نیست. حتی در خانواده شما نیست. در خودت. وقتی همه چیز به سمت جنوب پیش می رود، زمانی که بهترین کارمندان شما کار را ترک می کنند، یا زمانی که محصول شما در بازار مغلوب می شود، آیا ایمان دارید که می توانید از صفر شروع کنید و دوباره موفقیت ایجاد کنید؟ شما باید به خود و توانایی های خود ایمان داشته باشید. در غیر این صورت، همان موج اول شما را کاملاً می شوید.

کسانی که به طور مداوم به خود ایمان دارند، در نهایت به درجه بسیار بالاتری از هدف شخصی دست خواهند یافت. من قصد دارم شما را در معرض اعمال دقیقی قرار دهم که حتی تا به امروز برای ایجاد ایمان به خودم استفاده می کنم. من در فقر به دنیا آمدم و اولین خاطره ام مربوط به زمانی است که بی خانمان بودم و در پناهگاه زنان کتک خورده زندگی می کردم. زنده ترین خاطرات بعد از آن زمانی است که در کلاس دوم رد شدم و زمانی که در نوجوانی دستگیر شدم. اینها تنها تعدادی از موانع بسیاری است که در این کتاب با شما در میان خواهم گذاشت. اما با تمام وجود، هنوز ایمان داشتم. در 20 سالگی تصمیم گرفتم که گذشته ام آینده ام را تعیین نکند! این طرز فکر به تنهایی یکی از کلیدهای اساسی ایمان من بوده و بوده است که باعث شد به مردی که امروز هستم تبدیل شوم.

تعهد:آیا تعهدی دارید که این همه راه را ادامه دهید؟ آیا به اندازه کافی با خودتان صادق هستید که مطمئن شوید 100 درصد انرژی خود را در 100 درصد مواقع به این تلاش اختصاص می دهید؟ بدون تعهد، ترک کار بسیار آسان است. بدون تعهد، هرگز یک میلیونر نسل اول نخواهید بود.

به تسلط بر ثروت و طرز فکر میلیونر به عنوان خانه ای فکر کنید که می خواهید آن را بازسازی کنید. می‌توانید درها را عوض کنید، پنجره‌ها را دوباره بسازید و یک گاراژ اضافه کنید، اما برخی از دیوارها وجود دارد که پیمانکار شما به شما می‌گوید که نمی‌توانید آنها را لمس کنید. این دیوارها جزء لاینفک ساختار خانه هستند. بدون آنها، همه چیز شروع به فروپاشی خواهد کرد. این سه کلید – ارزش، ایمان و تعهد – مانند آن دیوارها هستند. خانه در اطراف آنها ساخته شد. شما فرقی ندارید. شما نمی توانید با آنها بازی کنید، نمی توانید با آنها مذاکره کنید و بدون آنها نمی توانید موفق شوید.

 

بیایید در مورد ارزش صحبت کنیم. وقتی حدود 25 ساله بودم، از من خواسته شد در یک کلیسای برجسته سخنرانی کنم. از من خواسته نشد که با رهبری یا جماعت صحبت کنم، بلکه با فرزندان رهبران صحبت کنم. جوانان کلیسا. اکنون، من همیشه ده انگشت پا پایین هستم و برای هر چیزی آماده هستم، وقتی با جوانان صحبت می کنم. من در جوانی مزاحم و دلقک کلاس بودم و به کسانی که برای صحبت با من می آمدند نگاه می کردم، بنابراین وقتی با جوانان صحبت می کنم همیشه به دنبال خود گذشته ام در میان جمعیت هستم. من می خواهم قبل از اینکه بپرد بتوانم او را کنترل کنم.

اما این جمعیت متفاوت بود. اینها بچه‌هایی نبودند که مجبور شوند آنجا باشند و از همان ابتدا چشمانشان را گرد کنند. این مخاطب را فرزندان رهبرانی تشکیل می دادند که همه ما به آنها احترام می گذاریم. آنها هر روز در معرض آموزه های خارق العاده قرار می گرفتند. آنها دائماً در احاطه عظمت بودند. در خون آنها بود. باید آنچه را که قبلاً می‌دانستند بهبود می‌دادم، بنابراین موضوعی که آن روز انتخاب کردم چیزی بود که همه بچه‌ها باید از سنین پایین درباره آن بشنوند. من با آنها در مورد ارزش شخصی آنها صحبت کردم.

سخنرانی خود را با بیرون کشیدن یک اسکناس صد دلاری شروع کردم. من آن را به آنها نشان دادم و پرسیدم: “این چقدر ارزش دارد؟” گفتند صد دلار می ارزد. آن را از وسط تا کردم و دوباره از آنها پرسیدم: “این چقدر می ارزد؟” باز هم گفتند صد دلار می ارزد. از آنها پرسیدم که چرا وقتی اسکناس را تا کردم، ارزش آن تغییر نکرد و آنها به من گفتند: “حتی تا شده، هنوز صد دلار ارزش دارد.”

“اگه دوباره تا کنم چی؟” من پرسیدم. حالا یک چهارم آن چیزی بود که قبلا بود، اما بچه ها گفتند هنوز صد دلار می ارزد. “شما به من می گویید که اگر اندازه و دید را به یک چهارم آنچه که بود کاهش دهم، این مقدار همچنان وجود دارد؟” این زمانی بود که آنها شروع کردند به من نگاه می کردند که انگار دیوانه هستم.

“آره!” همه آنها فریاد زدند

“اگر دوباره آن را تا کنم چه؟ اگر آن را مچاله کنم و روی زمین بیندازم چه؟ اگر همه جا گل و لای شود و شبیه زباله شود چه؟ اگر پا روی آن بگذارم چه؟ پس چه ارزشی دارد؟»

آنها در جواب فریاد زدند: «برادر جانی، هنوز هم صد دلار می ارزد!»

با احساسات بسیار بالا، مشتاقانه پرسیدم: «بنابراین، شما به من می گویید که تا زمانی که دست نخورده باقی بماند – تا زمانی که بتوانم آن را صاف کنم، بشورم، صافش کنم – هیچ کاری نمی توانم برای این کار انجام دهم. یک تکه کاغذ که باعث شود ارزش خود را از دست بدهد؟» همه آنها به من سر تکان دادند. سپس از آنها پرسیدم: “اگر کسی پا روی رویاهای شما بگذارد چه می کنید؟ جاه طلبی ها و آرزوهای خود را مچاله کرده اید؟ تو را از وسط تا کرده است؟ از نظر ذهنی، احساسی؟ آیا ارزش خود را از دست می‌دهی؟» سکوت سپس از آنها پرسیدم: چگونه این شیء ساخته شده توسط انسان، این اسکناس ساخته شده از کاغذ، ارزش بیشتری از شما دارد، یک شیء ساخته شده از سوی خدا؟

شما باید برای خود ارزش قائل شوید وگرنه هرگز یک میلیونر نسل اول نخواهید بود. افرادی از هر گروه خونی که تا به حال کاری را انجام داده اند که قبلا هرگز انجام نشده است، همیشه می توانند آن دستاورد را به پیشرفت خود در درک و پذیرش ارزش شخصی خود ردیابی کنند. این یکی از ویژگی های اصلی شما برای موفقیت در این سفر است. اگر مردم سعی می کنند شما را از وسط تا کنند، مچاله کنند یا پا بر روی شما بگذارند – و خواهند کرد – باید مطمئن باشید که هیچ چیز و هیچ کس توانایی این را ندارد که ارزش شما را از بین ببرد. دانستن این امر به عنوان یک یقین و اعمال این ارزش چیزی است که من از دوران جوانی آموختم. این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه آن احساس را درونی کنید و از آن برای تقویت خود استفاده کنید، همانطور که برای جمع‌آوری اولین میلیون و حتی فراتر از آن تلاش می‌کنید.

کلید دوم ایمان است. من در مورد ایمان شما به خدا صحبت نمی کنم. من در مورد ایمان شما به خودتان صحبت می کنم. این ایمان به خودت کجاست؟ در توانایی های شما؟ در درایو شما؟ قبل از اینکه به این سوالات پاسخ دهید، به آخرین صندلی که روی آن نشستید فکر کنید. شاید همونی که الان توش نشستی وقتی رفتی بشینی اول صندلی رو چک نکردی. شما به سادگی به سمت آن رفتید و نشستید. وقتی به یک رستوران یا برای دیدن یک نمایشنامه می روید، صندلی را که قرار است روی آن بنشینید، بررسی نمی کنید. تو فقط بشین شما ایمان دارید که صندلی شما را بالا نگه می دارد. حالا آیا شما هم همین ایمان را به خودتان دارید؟ یا با خود می گویید: «اگر به این شخص زنگ بزنم و او بگوید نه، چه؟ این به احساسات من صدمه می زند.» یا، “اگر کارمندانم فکر کنند من نمی دانم دارم چه کار می کنم؟”

با صندلی صحبت نکردی که کنارت باشد، درباره اینکه کارش را انجام دهد، درباره اینکه تو را ناامید نکند. اما وقتی باید کاری را انجام دهید که باید انجام شود، آیا از خود می‌پرسید که آیا ممکن است؟ اگر چنین است، چرا؟ چرا به صندلی بیشتر از توانایی خودتان برای میلیونر شدن نسل اول ایمان دارید؟ شما باید به خود ایمان داشته باشید وگرنه هرگز موفق نخواهید شد. این یک واقعیت است که من بارها و بارها آن را ثابت کرده ام.

وقتی فرصتی برای گسترش تیمم به من داده شد، سوار هواپیما شدم تا با سکه شخصی به آفریقای جنوبی بروم، با سکه شخصی به استرالیا، و با سکه شخصی به لندن بروم. شرکت من نمی خواست مرا بفرستد. رهبران شرکت نمی‌خواستند ریسک کنند. آنها نمی خواستند روی چیزی سرمایه گذاری کنند که چیز مطمئنی نبود. اما من به خودم ایمان داشتم. می‌دانستم که اگر به آن مکان‌ها بروم، می‌توانم روابط را ایجاد کنم، شراکت‌ها را ایجاد کنم و چیزی از هیچ خلق کنم. من ایمان داشتم که همان مدیران و شرکای دیگری که پشت سر مانده‌اند، به زودی آنچه را که من می‌توانم به دست بیاورم، خواهند دید و من را در سراسر قاره‌ها دنبال خواهند کرد. من از شما می خواهم که همین ایمان را به خودتان داشته باشید. ایمان خود را به این باور داشته باشید که یک صندلی ساخته شده توسط انسان شما را بالا نگه می دارد و این ایمان را در مورد خود به کار ببرید.

در کنار ارزش و ایمان، تعهد هم هست. وقتی می‌گویم «تعهد»، منظورم تعریف شما از متعهد بودن است، نه تعریف شخص دیگری. تعهد مستلزم ارتباط شخصی با یک تکلیف است. اگر روی چیزی کار می‌کنید که نمی‌توانید ارتباط واقعی با آن ایجاد کنید، باید اولین پرچم قرمز شما باشد. کاری که اکنون روی آن کار می کنید، تکلیف شخص دیگری است. مال تو نیست

گفتنی است، هنگامی که برای اولین بار شروع به کار می کنید، بهترین راه برای درک ایده تعهد این است که برای یک فصل بخشی از تعهد دیگران به وظیفه خود شوید. با کار بر روی تعهد دیگران، می‌توانید خود را در معرض ایده‌های جدید قرار دهید، مهارت‌های خود را تقویت کنید و بفهمید که می‌خواهید تعهد خود چه چیزی باشد. شما می توانید ارزش خود را در بالا بردن کار آنها بیابید. با کار با سایر افراد در ابتدا، می توانید در مورد آنچه دوست دارید یاد بگیرید و در حین کار روی چیزی مهر خود را بگذارید. قبل از اینکه به پروژه ای متعهد شوید که واقعاً به آنچه دوست دارید و در آن مهارت دارید صحبت می کند، از این تجربیات به عنوان یک نقطه پرش استفاده کنید.

شما می دانید که در چه چیزی مسلط هستید – هر کسی در چیزی استاد است. اما هنگامی که در یک منطقه خاص از نعمت و استعداد برخوردار هستید، خیلی آسان است که پشت تعریف دیگران از عظمت پنهان شوید. حتی اگر بهتر بدانی. فقط به این دلیل که کسی می گوید شما بهترین فروشنده، تبلیغ کننده یا ذهن بازاریابی هستید که او تا به حال دیده است، به این معنی نیست که بهترین شماست. من در صدر رشته ام هستم. اکنون بیش از یک دهه است که هر ساله در مقابل صدها هزار نفر صحبت می کنم. شرکت های من سالانه 9 رقم در تولید جهانی تولید می کنند. اما این هنوز بهترین من نیست. من این کتاب را می نویسم زیرا می خواهم به کاری که برای انجام آن فراخوانده شده ام متعهد باشم و به شما کمک کنم تا همین کار را انجام دهید.

 

برای درک تعهد خود به هدفتان، یک دستگاه فروش خودکار را تصور کنید. اگر مقداری چیپس می‌خواهید اما می‌خواهید فقط نیمی از کیسه را بخورید، هنوز باید کل دلار را در آن قرار دهید. دستگاه هرگز نصف چیپس را با 50 سنت به شما نمی دهد. اگر 50 سنت بگذارید، دستگاه چیزی به شما نمی دهد. در واقع، درست مانند زندگی، تلاش های شما را رد می کند و سکه های شما را پس می زند. شما باید به کل کیسه متعهد باشید. شما باید 100 درصد، کل دلار را وارد کنید. هیچ مذاکره ای وجود ندارد.

ممکن است بگویید می‌خواهید یک میلیونر نسل اول شوید، اما بعد سعی می‌کنید زندگی‌تان را کنار بگذارید. شما متعهد نیستید که دو ساعت زودتر از خواب بیدار شوید تا سرنخ ها را تعقیب کنید و تحقیق کنید. برای پیگیری تماس ها و ایده ها تا دیروقت سر کار نمی مانید. شما فقط می خواهید آن 50 سنت را بگذارید و آن نصف کیسه چیپس را بگیرید.

اینجاست که من به شما می گویم همین الان این رفتار را متوقف کنید. قبل از مطالعه بیشتر، باید به کل کیسه متعهد شوید. اگر می‌خواهید یک میلیونر نسل اول باشید، نمی‌توانید به سادگی درباره تعهد مذاکره کنید. در مورد تمایل خود برای داشتن همه مانند شما مذاکره کنید. وقتی دیگران پشت سرتان درباره شما صحبت می کنند، با چه چیزی مشکل دارید مذاکره کنید. اما هرگز تعهد خود را به این سفر مذاکره نکنید. بدون اینکه 100 درصد به آن متعهد شوید، یک میلیونر نسل اول نخواهید شد.

اگر می‌دانید که نمی‌توانید همه چیز را به این سه کلید بدهید – ارزش، ایمان و تعهد – همین حالا خواندن را متوقف کنید و این کتاب را کنار بگذارید تا زمانی که بتوانید آن تعهد شخصی را بپذیرید، یا این کتاب را به کسی بدهید که برایتان مهم است. گرسنه است و میل شدیدی دارد که آن نسل زودگذر باشد. این کتاب برای کسانی طراحی شده است که می خواهند غولی را که در درون زندگی می کند بیدار کنند. این کتاب برای کسانی است که به تعهد خود متعهد هستند!

این کلیدها پایه و اساس شخصیت شما خواهند بود که موفقیت را برای شما به ارمغان می آورد و به شما امکان می دهد آن را حفظ کنید. شخصیتی که هنگام زمین خوردن شما را بلند می کند. شخصیتی که به فرزندان فرزندانتان منتقل خواهید کرد تا بتوانند این راه را ادامه دهند.

اگر به اعداد موجود در صورتحساب بانکی، رتبه خود در یک شرکت یا میزان فروش خود وسواس دارید اما به شخصیت خود فکر نمی کنید، شکست خواهید خورد. من می‌توانم تمام اطلاعاتی را که در مورد نحوه بستن یک فروش، ارائه به سرمایه‌گذاران، یا راه‌اندازی یک کسب‌وکار نیاز دارید به شما بدهم، اما این هیچ معنایی ندارد مگر اینکه ابتدا روی شخصیت خود سرمایه‌گذاری کنید. این کتاب اولین قدم شما برای سرمایه گذاری روی شخصیت خود است. این سه کلید شما را به این سفر می برد تا یک میلیونر نسل اول شوید.

آن اسکناس صد دلاری را به یاد داشته باشید که ارزش خود را حفظ می کند، مهم نیست. به یاد داشته باشید آن صندلی ساخته شده توسط انسان که به آن بسیار ایمان دارید. به یاد داشته باشید که دستگاه خودکاری که از شما می خواهد همه چیز را وارد کنید یا چیزی دریافت نکنید. اگر واقعاً می‌خواهید این را داشته باشید، برای ساختن آن، یک میلیونر نسل اول باشید، باید به خودتان ایمان داشته باشید. شما باید برای چیزی که روی میز آورده اید ارزش قائل شوید. و شما باید به هدف خود متعهد باشید. این کتاب فقط برای همه و همه نیست. این برای افرادی است که مایلند مسیر زندگی خود را تغییر دهند. این برای کسانی است که برای برداشتن گام بعدی آماده اند تا شخصیت خود را تغییر دهند – کسانی که مایلند کار را انجام دهند و صاحب شخصی شوند که خواهند شد.

نمایش ادامه مطلب
برچسب:
نظرات کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ساختن ذهنیت میلیاردی (کتاب الکترونیک)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

پرسش و پاسخ

    برای ثبت پرسش، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید

    نقد و بررسی